هفته صد ودهم 1393/08/16
(خطبه اول)
بسم الله الرحمن الرحیم ...عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی امیدوارم که در ایام دهه محرم بهترین محصول تقوایی را داشته باشید و بهترین عزاداری ها را انجام داده باشید، ان شا الله تمام این عزاداری ها و ذکرها و اشک ها ذخیر قبر و قیامت همه ما باشد و در این دنیا مورد عنایت اهل بیت و در قیامت هم مورد شفاعت اهل بیت قرار بگیریم،چرا کار به اینجا رسید که آمدند و فرزند پیامبر خدا را در کربلا به با این وضعیت شهادت رساندند، وقتی سر مبارک آقا امام حسین پیش یزید بود سفیر روم آمد و گفت این کیست؟گفتند نوه پیامبر است، آن سفیر روم که مسیحی بود لعنت فرستاد بر یزید ،گفت چگونه شما فرزند پیامبرتان را به این صورت به شهادت رساندید؟ در حالی که ما از مقدار خاک باقی مانده از صمّ الاغ حضرت عیسی (ع) برداشته شد را ما این را مورد احترام خودمان قرار می دهیم! این که چرا اینگونه شد این قابل بررسی است،همان بلا به سر خودمان نیاید و همان آسیب در این نظام و انقلابی که پیوست انقلاب کربلاست آن آسیب در این انقلاب ایجاد نشود ، باید دقت بکنیم و باید بررسی بکنیم، وقتی پیامبر گرامی اسلام از دار دنیا رفتند خلافت علی القاعده باید به آقا امیرالمومنین(ع) می رسید ، طبق اسنادی که ما داریم عرض می کنم و اسناد قرآنی و حتی اسناد اهل سنت ما ثابت می کنیم که علی(ع) بعد از پیامبر باید خلیفه مسلمین می شدند ، زمانی که معاویه آمد و حاکم شد به خاطر اینکه کارهایش را توجیه بکندآمد و بحث های اعتقادی سنگینی را ایجاد کرد ، جبرگرایی را مطرح کرد ،جبر در مقابل اختیار است، ما شیعیان اعتقاد داریم که انسان اختیار داردکه هر کاری را انجام دهد و یا ترک کند، انسان نسبت به رشد بدنش اختیار ندارد و جبری است، بدن رشد می کند ، انسان نسبت به پیر شدنش جبری است و اختیاری ندارد، اما نسبت به انجام کارها ما اختیار داریم ، معاویه گفت جبر گرایی است، به چه صورت؟ اینکه خداوند از اول سرنوشت ها را نوشته است و تقدیر ها مشخص است! لذا در اعتقاد جبر گرایان این است که اگر من خطایی کردم این خطا را من نکردم و این را خدا خواست انجام بگیرد ، معاویه با این اعتقاد در طول بیست سال عمارت خودش اکثر شیعیان پرو پاقرس آقا امیرالمومنین(ع) را یکی پس از دیگری به شهادت رساند هر کس هم خواست اعتراضی بکند می گفت دست من نیست و خدا خواسته تا اینگونه شود ، در شهادت آقا امام حسین(ع) هم یزید گفت خدا خواست تا اینگونه شود و تقدیر خداوند این بوده است، جبر گرایی در ایران هم بوده است، جبر گرایی خیلی از کارهای خلاف را توجیه می کند ، در زمان معاویه این اعتقاد بسیار گسترده بوده است، یزید خطاب به سر مبارک آقا امام حسین می گوید: این حسین پدرش از پدر من بهتر است، مادرش هم از مادر من بهتر است، چرا این بلا به سرت آمد؟خودش هم جواب می دهد:چون این حسین آیات شریفه قرآن را خوب نخوانده بود و خوب نفهمیده بود قرآن را ، یزید می آید و این اشکال را برای آقا امام حسین(ع) می گیرد که این آیه را خوب نخوانده است! اگر خوب میخواند می فهمید که کار دست خداست، وقتی خداوند حکومت را به یزید داده است تو باید بروی و کنار بنشینی، خدا خواست حکومت دست من باشد،خدا خواست عزت مال من یزید باشد، خدا خواست حسین ذلیل بشود،این کار خداست، همان بحث جبریت است، وقتی به عمر سعد نسبت به قتل آقا امام حسین(ع) اعتراض شد عمر سعد این جواب را داد، این کار از جانب خداوند بوده است، و خدا امام حسین(ع) را به قتل رسانده است، ماموریت را ما انجام دادیم ولی ما مجبور بودیم، وقتی ابن زیاد از آقا امام سجاد(ع) سوال می کند اسمت چیست؟ میفرماید اسم من علی است ، میگوید علی را که خداوند در کربلا کشت، نمیگوید من یا شمر یا عمر سعد کشتیم، میگوید خداوند کشته است! این بحث میتواند در زمان ما هم پیگیری شود، انقدر اینها موفق بوده اند که برخی از کارهای خلافشان فرهنگ شد، فرهنگ ماندگار که هنوز هم این فرهنگ باقی مانده که من خدمتتان یک موردش را عرض می کنم، نکته بعدی که بنی امیه در کارهایشان داشتند، این بود که پیامبر فرمود امت اسلام امت واحده است ، و هرکس بخواهد بین امت اسلام اختلاف بیندازد با شمشیر او را بزنید و از بین ببرید، این روایت را از پیامبر نقل می کردند و استفاده سوء می کردند ، حضرت مسلم بن عقیل را با این بهانه ابن زیاد به شهادت رساند ، این توجیه ها باعث شد تا مردم هم اطاعت بکنند از اینها و مردم قبول می کردند ، رسمی هست که ما متاسفانه داریم، قصه نعل اسب را شما شنیدید، اکثر خانه های قدیمی پر نعل اسب بود ، الآن که درب ها فلزی شده است، نعل اسب را جوش می دهند یا جلوی ورودی نعل اسب را روی زمین میخ می کنند، از انجام دهنده این کارها هم که سوال کنی فلسفه این قصه چیست؟ میگویند فلسفه اش این است که ما با این نعل اسب دفع شرّ می کنیم و دفع آفت ها راانجام میدهیم، در حالی که این نعل اسب سرچشمه اش مال آن اسب هایی است که بر بدن آقا امام حسین(ع) تاختند ، اسب ها بر بدن مقدس آقا امام حسین(ع) تاختند و این اسب ها با تبلیغات بنی امیه مقدس شدند ومورد تمجید و تعریف قرار گرفتند ، این اسب ها را به عنوان اسب مبارک و میمون و با برکت شهر به شهر بردند ، و به این اشب ها تبرک می کردند ، آنقدر مورد توجه قرار گرفت که بعضی از این اسب ها را تا مصر بردند ، و نعل این اسب ها را مردم به تبرک از پای این اسب ها کندند و بردند در در خانه هایشان نصب کردند برای دفع شر و پلیدی! شیعه مواظب باشید، دقت بکنید، این فرهنگ ها را دور کنید ، این ضد فرهنگ است، دقت بکنید؛ قبر مقدس آقا امام حسین(ع) را بیست سال شخم می زدند و آب می بستند به قبر مبارک آقا امام حسین(ع) ؛ نگهبان می گذاشتند تا هرکس بخواهد برود زیارت آقا امام حسین(ع) دستش را قطع می کردند ! الآن صدای آقا امام حسین (ع) را من و شما رسا می شنویم، فریاد آقا امام حسین (ع) را بنی امیه صفر کرده بود ، تبلیغات اهل بیت آن زمان صدایش در نیامده بود ، الآن چندین سال است که تبلیغات اهل بیت بلند و رسا شده است، لذا باید حواسمان باشد تا خدای نکرده بی دقتی در این تحریف ها و بی دقتی در این توجیحات چه در انقلاب کربلا و چه در انقلاب اسلامی ،نتیجه اش آن می شود ، بنی امیه های زمان ما هم این قصه ها را دنبال می کنند ، باید دقت کنیم و حواسمان باشد.(ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السلام)
(خطبه دوم)
بسم الله الرحمن الرحیم ...عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی مناسبت هایی که ما در این هفته داریم حرکت کاروان اسرا از کوفه به طرف شام است، از این به بعد داستان مسیر کوفه تا شام برای اهل بیت آغاز می شود ، بد مسیری است و بد مصیبتی است، باید مطالعه بکنیم اینها را، مباحث روز سیاسی هم که هست، بستن مسجد الاقصی و ایجاد انتفاضه جدید است ، امیدواریم که ان شاالله به فرموده مقام معظم رهبری کرانه باختری هم ان شا الله مسلح بشود و بتواند در مقابل زورگویی های اسرائیل از خودش مقاومت بکند، اگر اینها مسلح بشوند و مقاومت در اینجا ایجاد بشود ،قتطعا اسرائیل فاتحه اش خوانده است، این را امیدواریم ان شا الله صورت بگیرد، ان شا الله مسلمین در بند فلسطین را مسلح بکنیم و اینها بتوانند در مقابل ازحق وحقوق خودشان دفاع بکنند ، بحث دیگری هم که هست بحث داعش در عراق و سوریه است، پرچمی که داعش بلند کرده است پرچم به این مزمون است که لا اله الا الله و محمد رسول الله، این پرچم را داعش با این اذکار مقدس بلند کرده است، یعنی ما از امت این پیامبر هستیم و ما موحد هستیم و مشرک و یهودی نیستیم،مسلمان هستیم و هر کاری را هم انجام می دهیم بنا به فرموده این کسی است که اسمش بالای پرچم است، لذا چهره مقدس پیامبر گرامی اسلام(ص) در دنیای امروز مخدوش شده است و آسیب دیده است، چهره ای است که نقاب داعش بر این چهره قرار گرفته است، نقاب بنی امیه بر این چهره قرار گرفته است، پیامبر مظلوم است و سوء استفاده های زیادی از وجود مقدس ایشان می شود ، بعضی از احکام داعش را عرض می کنم: هر گونه تعامل با کفار و مشرکین را حرام می دانند ؛ شیعیان را کافر می دانند ، اجرای احکام سفت و سخت باید انجام شود ، اعدام های گروهی ، دست دزد را قطع میکنند ، زن های اسیر و کودکان اسیر خرید و فروش می شوند ، زنان حق حضور در خیابان ها و مجامع را ندارند ، کشیدن سیگار و قلیان به قطع دو انگشت دست در مرحله اول و در مرحله دوم هشتاد ضربه شلاق و در مرحله سوم اعدام است! پوشیدن کمر بند ایمنی در ماشین ها حرام است چون از قضا و قدر جلوگیری می کند ، همان بحث جبر معاویه را دنبال می کنند ، کسی که به علت بیماری ایدز بمیرد شهید است! خطر شیعیان نسبت به اسلام را از یهود بیشتر می دانند ، همه شیعیان را چون گوسفند باید سر برید ، الله اکبر ؛ اینها نمونه ای از احکام داعشی است که کلمه لا اله الا الله و محد رسول الله را در پرچم خود دارد، حال من و شما هم با پرچم لا اله الا الله و محد رسول الله با این پرچم دنیا را دعوت به مسلمانیت بکنیم، چه کسی می آید ؟ هیچ کس؛ هر کس جنایت اینها را ببیند و بشنود میگوید من اسلام اینها را نمی خواهم؛ ما یک پرچمی داریم و باید چهره معصوم پیامبر را با این پرچم به دنیا نشان دهیم، اما دشمنان دین میخواهند این پرچم را از من و شما بگیرند ، و این پرچم عاشورا است ؛ مواظب باشید این پرچم از دست شما نیفتد ، مواظب باشید خدای نکرده تحت لوای این پرچم آدم کشی نشود ، هر جرم و یا خیانتی را مواظب باشید ، شما پرچمی دارید که به برکت این پرچم که پرچم عاشورا است چهره معصوم پیامبر را باید به جهان نشان داد ، وقتی پیامبر با این چهره معصوم به دنیا معرفی بشود هرکس باشد در هر دینی به پیامبر اعتقاد و ایمان پیدا می کند ، با فرهنگ عاشورایی !