هفته شصت و چهارم 1392/09/08
(خطبه اول)
بسم الله الرحمن الرحیم ... عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، تقوای الهی جز در عمل و کردار و در خدمت خلق پیدا نمیشود ، تقوای الهی نمود واقعی آن در انجام وظیفه است. ما اگر وظایفمان را انجام دادیم تقوای الهی را داشتیم ، اگر وظایفمان را انجام ندادیم این کوتاهی در راه خداست، هر آنچه به انسان محول میشود از طرف حاکم و ما سعی کردیم آن وظایف را انجام بدهیم این میشود تقوای الهی و اگر کوتاهی کردیم هرچقدر بخواهیم اهل تسبیح و ذکر عبادت باشیم باز هم تقوای الهی مراعات نشده است، آقا امام سجاد(ع) که امروز به روایتی روز شهادت این امام عزیز است و شهادت این امام عزیز را به محضر امام زمان(عج) ، مقام معظم رهبری و تمامی مومنین و متدیین و محبین اهل بیت عرض تسلیت دارم ، ایشان بعد از واقعه عاشورا همین رویه را ، همین مسئولیت را به انجام رساندند و به عنوان یکی از متقّیان واقعی به عالم اسلام معرفی شدند ، آقا امام سجاد بعد از واقعه عاشورا تکلیف تبلیغ و تبیین زوایای عاشورا را در جامعه اسلامی بر عهده داشتند ، خصوصاً در کوفه آن زمان و خصوصاً در شام آن0ع زمان، کوفه ای که با آن وضعیت که من در یکی از سخنرانی ها خدمت شما عرض کردم کوفه ای که 30 هزار نفر بیعت میکنند و همین 30 هزار نفر بیعت شکن میشوند ، و همین 30 هزار نفر شمشیر برمیدارند و در کربلا حضور پیدا میکنند و همان کسی را که دعوت کرده اند به قربانگاه میفرستند، امام سجاد(ع) در کوفه این موضوع را تبیین کرد، در کوفه به اهل کوفه فهماند که انسان اهل مکر و اهل خدعه چقدر انسان پستی است، و پست بودن اهل کوفه را به آنها نمایش داد و به آنها فهماند که چه جنایتی در حق اهل بیت مرتکب شدند ، این وظیفه ای که آقا امام سجاد(ع) در کوفه انجام داد تکلیفی بود که باید ادا میشد ، کاری که زینب کبری(س) هم انجام داد ، آقا امام سجاد (ع) در طول سفر هر کجا که میرسیدند و هر فرصتی که برایشان پیش می آمد واقعه ی کربلا را تبیین میکردند و توضیح میدادند ، برای مردم بیان میکردند ، مردمی که توسط بنی امیه خام شده بودند و دین را به غلط تشخیص داده بودند ، دین را چیزی فهمیده بودند که آن فهمشان از دین در واقع بی دینی بود ، آقا امام سجاد (ع) در این ماموریت باید دین را به مردم ابلاغ بکند و مردم را بفهماند که دین داری واقعی چیست، دین چیست؟ دین واقعی همان بود که مردم کوفه در کربلا سر بریدند ، همین جمعیت اهل کوفه وقتی مورد تبلیغات سنگین آقا امام سجاد و زینب کبری قرار گرفتند گروه های خوت خواهی حضرت سید الشهدا در همین کوفه شکل گرفت ، توابین به وجود آمد ، گروهی که مختار برای خون خواهی شکل داد در همین کوفه شکل داد ، گرچه بعدا به مختار هم خیانت شد ، اما با تبلیغاتی که آقا امام سجاد انجام داد سپاه مختار در کوفه شکل گرفت ، سپاه توابین در کوفه شکل گرفت ، در شامی که به تمام معنا بر علیه اهل بیت پیغمبر بود ، شامی که تربیت شده بنی امیه بود ، در زمان خلافت خلیفه دوم معاویه در شام مستقر شد و تا قبل از شهادت آقا امام حسین(ع) در شام حاکمیت داشت، و شامیان را از کودکی تا کهنسالی معاویه تربیت کرد، و دینی را به آنها تبلیغ کرد و فرهنگی را به آنها یاد داد غیر از آن دینی بود که پیامبر آورد، لذا مردم شام متدیّن به دین معاویه هستند ، آقا امام سجاد(ع) مبلّغ رسالت کربلا وقتی وارد شام میشود، شام با چهره شاد و با چهره خوش و بسیار مغرور از پیروزی از آقا امام سجاد استقبال میکند و آقا امام سجاد را به عنوان یک اسیر و یک خارجی میپذیرد ، و زمانی که آقا امام سجاد از شام میخواهد خارج شود شام محزون به حزن اهل بیت است و در غزاست، و مجالس عزا را در جای جای شام برای اهل بیت پیغمبر برپا کردند ، حتی یزید هم مجلس عزا برپا میکند ، این هنر آقا امام سجاد است ، ما باید وظیفه را انجام بدهیم و تکلیفمان را انجام بدهیم، ما هرکدام مکلّف به تکالیفی هستیم، هرکس در تکلیف خودش کوتاهی بکند آن عدم تقواست، هرکس به تکلیفش عمل بکند تقواست ، شیطان 6 هزار سال عبادت کرد، اما یک جا کوتاهی کرد ، عبادت بدون انجام وظیفه میسوزد، چیزی ازش باقی نمیماند ، خوارج خیلی خدا را عبادت کردند اما وقتی آمدند شکشیر در مقابل ولی خدا کشیدند دیگر چیزی از عبادت باقی نماند ، عبادت زمانی صحیح است که ما وظیفه مان را و تکلیفمان را انجام بدهیم، آقا امام سجاد طوری رسالت را به پایان رساند که شام خوشحال و شادمان از قتل امام حسین(ع) در پایان کار اسارت اهل بیت همه محزون باشند ، آقا امام سجاد کارهایی که انجام داد ، این بود که چهره خلفا و سردمداران بنی امیه را به مردم معرفی کرد ، دغل کاری مردم کوفه را به مردم کوفه گوش زد کرد که چه جنایتی را مرتکب شدند ، مردم را به هادیان و رسالت داران واقعی رهنمان کرد ، رسالت داران واقعی که هستند ، وقتی بالای منبر قرار میگیرد و در شهر شام میرود بالای منبر خطبه میخواند و وقتی موذن اذان میگوید و وقتی به آنجایی میرسد که شهادت به رسالت پیامبر گرامی اسلام میدهد خطاب به یزید میگوید این جدّ توست یا جد من است؟ مردم شام شاید خیلی ها نمیدانستند ، خودش را معرفی میکند ، در شام در یک خطبه ای آقا امام سجاد میفرماید: خداوند شش امتیاز را به ما ارزانی داشت و شش فضیلت و امتیاز به ما داد که یکی علم است ، علم را به ما داد ، آقا امیرالمومنین در بالای منبر با جرات تمام دست به شکمش میکشد و میفرماید فیه علم جما ، سلونی قبل ان تفقدونی ، اینجا علم پر شده ، مرا دریابید قبل از اینکه من از بین شما بروم ، علم مال ماست، حلم مال ماست ، بخشش مال ماست، اینها اوصافی است که خداوند ما را مزین به این ها کرده است ، فصاحت ، شجاعت مال ماست ، علی کینه ای که در دل بنی امیه گذاشت در جنگ بدر و احد و خیبر بزرگان و سران مشرکین را کشت، شجاعت مال ماست ، محبت در دل مومنین مال ماست، امتیازاتی که خداوند برای ما قرار داده است، پیامبر گرامی اسلام جد ماست، صدیق اکبر آقا امیرالمومنین جد ماست، پدر ماست ، حسنین ، دو دردانه پیامبر و فرزندان زهرای مرضیه از مااست ، زهرای مرضیه مادر ماست ، اسدالله الغالب ، شبر خدا و شیر رسول خدا حضرت حمزه سیدالشهدا مال ماست، جعفر طیار از ماست، مردم شام خیلی ها اینها را نمیدانستند، غافل بودند ، لذا به بهترین وجه رسالت تبیین دین واقعی را ، ارکان مومنین را در شام به نحو احسن انجام داد ، و کاری کرد که مردم شام منقلب بشوند و دیگر بعد از آن حکومت بنی امیه در شام خیلی استقرار واقعی و جدی نداشت و آقا امام سجاد (ع) زنده نگاه داشتن یاد وخاطره کربلا را هم در اذهان به عهده داشت و آن را در اذهان مومنین هر روز زنده نگاه داشت ، هر روز روضه خواند و هر روز اشک ریخت تا مردم کربلا را فراموش نکنند ، چون فراموش کردن کربلا فراموش کردن دین است ، آقا امام سجاد میفرماید : من هر وقت قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد می آورم بغض گلویم را میگیرد و نمیتوانم خودداری بکنم ، خیلی سخت است آدم قتلگاه این چنینی را ببیند و بخواهد خودداری بکند ، میگویند کثیرالبکائین چند نفر هستند ، یکی حضرت نوح (ع) است که خیلی گریه کرد ؛ حضرت یعقوب خیلی گریه کرد ، آقا امام سجاد در روایت دارد چهل سال گریه کرد ، چهل سال روزها روزه گرفت و شبها عبادت کرد و برای آقا امام حسین (ع) اشک ریخت ، وقتی غذا بریشان می آورند این میفرمود : فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد ، آب می آوردند میفرمود : فرزند پیامبر تشنه کشته شد ، این حرف را مدام میفرمود و تکرار میکرد ؛ و گریه میکرد ، تا اینکه اشک های چشمشان داخل غذا میشد ، غذا با اشکشان آمیخته میشد و اشکهایشان با آب مخلوط میشد و میفرمود : این حالت از من مرتفع نمیشود تا اینکه خدا را ملاقات بکنم ، آن زمان است که شاید این حالت از من مرتفع بشود و شکایتم را به درگاه الهی داشته باشم، یک روز غلامش برایشان غذا آورد و بازهم این حالت برایشان پیش آمد و غلام این را فرمود : آیا وقتش نرسیده که بالاخره این گریه و غصه را تمام بکنی؟ حضرت ناراحت شد و فرمود وای بر تو ای غلام ، یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم پیامبر بود ، فرزند و نوه پیامبر بود ، دوازده پسر داشت ، خداوند یک فرزند یعقوب را از چشمانش پنهان کرد در حالی که پیامبر میدانست که فرزندش زنده است ، یعقوب چکار کرد؟ یعقوب از شدت حزن و ناراحتی مولای سرش سفید شد ، پشتش از غصه خم شد ، چشمش از شدت گریه کور شد ، کمرش خم شد ، پسرش زنده بود و میدانست ، ولی من دیدم پدر و برادرم را و 17 نفر از اهل بیتم را برهنه بر خاک افتادند ، کشته شدند و سربریدند ، چگو نه من محزون نباشم و گری نکنم ؟ و بخواهم این را ترک بکنم؟...
قرائت سوره اخلاص
(خطبه دوم)
بسم الله الرحمن
الرحیم ... عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، قبل از
بیان مناسبت ها عرض تسلیت و تعزیت و همچنین آرزوی قبولی طاعات و عبادات دارم محضر
تمامی مومنین و عزاداران اهل بیت ، و تقدیر و تشکر دارم از تمامی شما که در این
مدت اقامه عزا فرمودید ، ان شاالله این مجالس را ادامه بدهیم تا دهه آخر صفر و
رحلت پیامبر گرامی اسلام ، ان شاالله که خداوند به عزت این مجالس عزا همه ما را در
قیامت با اهل بیت پیامبر محشور بفرماید ، مناسبت هایی که ما در این هفته داریم روز
بزرگداشت شیخ مفید را داریم ، روز شهادت آیت الله سیدحسن مدرس و روز مجلس را داریم
که به محضر تمامی مجلسیان این روز را عرض تبریک و تهنیت داریم ، یک خاطره ای را از
مرحوم مدرس عرض بکنم که ان شاالله آویزه گوش مجلسیان باشد ، مرحوم مدرس نامه که
مینوشت یا روی کاغذ سیگار مینوشت یا روی کاغذ چای، وزیر یک نامه ای نوشته بود برای
مرحوم مدرس ، مرحوم مدرس روی کاغذ چای جواب نامه را داده بود ، وزیر ناراحت میوشد
که چرا روی کاغذ چای نامه را نوشته است ، من
مسئول نباید از نامه ای که یک شهروند مینویسد ناراحت شوم که کاغذ کوچک است و فلان
، مطلب را ببینم چیست؟ وزیر ناراحت شد و گفت شاید مدرس کاغذ ندارد ، دستور داد چند
بسته کاغذ منشی اش برداشت و برد برای مرحوم مدرس و یک نامه هم نوشت خطاب به مرحوم
مدرس که این کاعذ ها فرستادم تا نامه هایتان را روی آن بنویسید ، مرحوم مدرس
دوباره یک کاغذ سیگار یا چای برداشت و نوشت که اتفاقاً من کاغذ زیاد دارم و چند
بسته کاغذ هم برای شما میفرستم ، اما شمت لیاقتت بیشتر از این کاغذ من نبود ، چند
بسته کاغذ هم گذاشت و فرستاد برای آقای وزیر، این هویت آقای مدرس زبان زد تاریخ است
که حضرت امام فرمود: مدرس یک الگو است و ما باید از مدرس درس بگیریم، هویت و دین و
اعتقادش ، وقتی در مجلس رضا شاه از او سوال کرد چه میخواهی از من؟ فرمود میخواهم
تو نباشی، او میگوید مرگ بر مدرس و آقای مدرس میگوید مرگ بر رضا شاه، انقدر
هویت و آزادگی را را ما باید از این
بزرگانمان یاد بگیریم، ببینیم و یاد بگیریم و سعی کنیم هویتمان از بین نرود
،پاسداری از نظام و انقلاب ما و انقلاب
کربلا هویت میخواهد ، خاموش ها باعث قتل آقا امام حسین شدند ، به گوشه و کنار رفته
ها باعث قتل امام حسین(ع) شدند ، هویت را از دست ندهید، نقد کنید ، حرف بزنید ،
نترسید و حرف هایتان را بزنید ، مسئولین هم این زمینه را ایجاد بکنند که مردم
بیایند و انتقاد بکنند ، مردم ایران با این
هویت این انقلاب را ایجاد کردند و دنیای امروز ما تشنه این هویت است ، این
افراد حر هستند که یک روزی یاران امام حسین میشوند ، آدم متدین و مومن کنا برو ،
اینها خیلی وقتها باعث ایجاد صحنه هایی مثل کربلا میشوند ، بسیاری از مومنین کوفه
بودند که امام حسین را دوست داشتند امام ماندند و امام حسین در کربلا کشته شد بهد
از آن فهمیدند که چه اشتباه بزرگی شده و آن دیگر قابل جبران نبود ، اینها را دقت
بکنید ، کتاب مرحوم مدرس را بگیرید و مطالعه بکنید ، حرف های ایشان خیلی حرف های
زیاد است و واقعا هم درس و عبرت است، ما باید از او یاد بگیریم، سالروز تصویب
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را در این هفته داریم، در سال 58 قانون اساسی
بسیار محکم ، و قوی و بی نظیر در دنیای
امروز با همت بزرگان دین تصویب شد ، به جز مواردی تا الان اصلاحیه نداشته است، بروید
قانون اساسی امریکا را نگاه بکنید، شاید 50بار اصلاحیه خورده است ، بروید و
بخوانید ، واقعا تاسف بار است و الان ادعای مالکیت جهانی دارد ، قانون اساسی محکم
و بدون عیب و قانونی که ما در قانون اساسی داریم ، هر قانونی که مخالف قرآن و سنت و روایت اهل بیت باشد آن قانون باطل است، لذا
کاملا بیمه است و بهترین قانون اساسی دنیا را ما داریم و امیدواریم که ان شاالله
قانون درست اجرا بشود ، مشکل قانون ما نداریم
، مشکل جرا داریم که ان شاالله درست میشود ، روز جهانی معلولان را داریم که به
محضر همه معلولان عزیز عرض تبریک داریم و آرزوی سلامتی و بهبود را برای همه آنها
داریم، هفته بسیج را داشتیم که گذشت مجددا بازهم به محضر تمامی دوستان عزیز و
بسیجیان مخلص که همه شما از بسیجیان هستید ، عرض تبریک داریم، بسیج گوشه ای از آن
در پایگاه های بسیج است و بقیه در بطن مردم است، و خدمت دوستان عرض میکنم بسیج یک
فرهنگ است و ریشه در مکتب عاشورا دارد ، زاییده مکتب عاشوراست ، و این فرهنگ بی
نظیر بسیج بود که این انقلاب را خلق کرد و خدمت شما عرض کنم که بسیج یعنی همان آدم
های حر، یعنی همان آدم هایی که به روزند و به وقتی که ولایت دعوت بکند لبیک
میگویند و در تمام اقشار هم وجود دارند و حضور دارند ، فرهنگ بسیجی فرهنگ مقبول
تمام جوامع است و اینطور نیست که یهودیت آن را نشناسد ، یهودیت هم از آن استقبال
میکند ، مسیحیت هم از آن استقبال میکند ، یعنی هر فرهنگی را شما مراجعه بکنید این
فرهنگی که ایجاد شد در این نظام به برکت انقلاب عاشورا ، مقبولیت جهانی دارد و
دنیای امروز ما تشنه فرهنگ بسیجی است و استکبار در دنیای امروز ما فقط از این
فرهنگ میترسد ، تمام فشارش که بر ماست به خاطر همین است که بتواند جلوی رشد این
فرهنگ را بگیرد ، آمد در سوریه دخالت کرد رفت یک کاری بکند و سوریه را تخریب بکند
، فرهنگ بسیجی در سوریه حضور پیدا کرد و الان صدها هزار نفر بسیجی در سوریه داریم
و این بزرگترین معضل برای استکبار شد ، چیزی که نمیخواست بر سرش آمد ،در قصه ی 5+1
و مذاکرات هسته ای اینها همش بهانه است ، او میخواهد این فرهنگ بسیجی را خاموش کند
، همه من و شما ، مسئول و غیر مسئول ، بسیجی و غیر بسیجی ، سپاهی و ارتشی و نیروی
انتظامی همه باید خودمان را به این فرهنگ زینت بدهیم ، اگر کسی بسیجی بود همه جا
به درد میخورد ، ما تشکر میکنیم از تیم مذاکره کننده ، زحمت کشیدند ، خیلی تلاش
کردند ، اما مردم نگراننند و از این نتایج قانع نیستند ، از زحمات دوستان تشکر
میکنند ، اما دشمن و مخالف ما و کسی که رقیب ماست در بحث انرژی هسته ای، انقدر
شیطنت دارد و انقدر فتنه انگیز است که هیچ زمانی ، هیچ امتیازی به طرف مقابل نداده
است ، لذا این را یک پله پایین آمدن میدانند مردم ، امیدواریم که ان شاالله پله
بالا رفتتن باشد ، مواظبت باید بکنیم از پیوست های این مذاکرات ، مسئولین ما باید
از جلسات بعدی مواظبت بکنند ، آنچه که در این بیانیه آمده نگران کننده است ،
امتیاز خاصی هم شامل حال ما در این بیانیه ها نشده ، که بگوییم به عنوان مثال بدهی
های ما را برگرداندند ، تحریم ها را برداشته اند ، امتیاز ویژه ای به ما نرسید ،
امیدواریم که مسئولین ما دقت بکنند ، شما در سایت های اینترنتی بروید مردم نظر
دارند ، مردم نظرات خودشان را مطالعه کنید ، مردم نگرانند ، و میترسند از عواقب
این کار ، چون این مردم به هیچ کس باج نداده اند و نمیدهند ، لذا را مسئولیندقت
بکنند ، همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند : باید خطوط قرمز را ملاحضه بکنند و
اگر امتیازی میدهند حتما امتیاز به درد بخوری بگیرند که مردم مشکلاتشان حل شود ، مردمی
که با فرهنگ بسیج سی و چهار ساله شدند ، با این فرهنگ بزرگ شدند ، امیدواریم که
خداوند به عزت اهل بیت به هرکسی که تلاش میکند برای این نظام و انقلاب و مردم او
را در تمام مسیرها و امورات موفق بدارد .خداوند نظاممان و رهبرمان را برای ما حفظ
کند.