هفته هفتاد و پنجم 1392/11/25
(خطبه اول)
بسم الله الرحمن الرحیم ... عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ ، بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ؛ نفس انسان مثل آب زلال است ، هیچ مخلوطی در آن وجود ندارد ، دو گروه و دو کس طمع بع این انسان دارند، یکی ذات باری تعالی است که انسان را برای خودش میخواهد و یکی هم شیطان قسم خورده است که در محضر الهی قسم خورد و گفت که من انسان را گمراه میکنم ، مگر تعداد کمی که بر تقوا پایدار اند و متقی هستند ، بقیه را گمراه میکنم، لذا این دو گروه به انسان حمله میکنند و هر کدام تصرف کرد دیگری را از میدان خارج میکند ، کسی که اسیر هوای نفس شد ، اسیر سربازهای شیطان شد ، در دلی که شیطان ورود کرد خداوند در آن دل کم رنگ میشود ، دلی که خداوند بود شیطان جرات حضور ندارد، لذا باید انسان در این قصه مواظبت بکند لذا باید انسان در این قصه مواظبت بکند به یاران خدا کمک بکند و دلش بشود بیت الله، تعبیر جالبی است، در قرآن داریم عرش الله علی الماء ، عرش الهی بر روی آب است، از این طرف هم خداوند به نبی خود فرمود: ای نبی الهی برای من خانه ای درست بکن ، پیامبر خدا فکر کرد و گفت خانه را چگونه درست بکنم که خداوند در آن جای بگیرد، هرچقدر فکر کرد به جایی نرسید، خداوند فراتر از این است، آمد به درگاه الهی عرض کرد خداوندا این از توان من خارج اسن، من نمیتوانم خانه ای برای تو درست کنم که تو در آن جا بشوی! هر خانه ای باشد تو بزرگتر از ان خانه هستی، وحی الهی نازل شد ای نبی خدا دلت را برای من خالی بکن، دل تنها خانه ای است که خداوند در آن جای میگیرد، اگر این دل را به خداوند بدهی ، اگر ساکن دل تو خدا بود دیگر شیطان در آن جایی ندارد، اگر ساکن دل من و شما شیطان و هوای نفس بود دیگر سخت میشود که خداوند در دل ما بیاید، لذا ما باید تلاش بکنیم و دلمان را برای خداوند خالی بکنیم، اگر انسان دلش خدایی شد ، دلش خانه خدا شد ، خدا هم در دل انسان ساکن میشود ،دل در راستای محبت الهی سوزش پیدا میکند ، از این دلی که سوزش پیدا کرد اشک جاری میشود و از چشمه سار چشم به بیرون منتقل میشود، و این را میگویند آبی که عرش الهی بر ان مستقر است، عرش الله علی الماء ، یک قطره از این اشک اتش جهنم را خاموش می کند، هر آبی آتش جهنم را خاموش نمی کند، آبها و اشکهای قیمتی ، آنهایی که قیمتشان بالاست، شما را که می گویند در عزای اهل بیت گریه بکنید ، در عزای امام حسین گریه بکنید و دل بدهید تا اشکتان جاری بشود یک قطره اشک شما در عزای آقا امام حسین(ع) آتش جهنم ار خاموش میکند ، اگر آب تمام اقیانوس ها را در آتش جهنم بریزی تاثیری بر آتش جهنم ندارد، بلکه برافروخته تر می شود ، در یاها اتش می گیرد و می سوزد، اما این اشک چشم من و شما آتش جهنم را خاموش میکند ، دل را به خداوند بدهیم ، وقتی خداوند در دل ما ساکن شد حرف زدن من و شما میشود خدایی، راه رفتن من و شما میشود خدایی ، کسب و کار من و شما میشود خدایی، نشست و برخاست من و شما میشود خدایی ، همه حرکات و سکنات من وشما میشود خدایی ، راه کار چیست؟ بالاخره که شیطان کوتاه نمی آید و به هر طریقی بر انسان وارد میشود، قسم خورده است در قرآن ، از همه جهات به انسان حمله می کند تا انسان را تسلیم خودش بکند ، علما راهی را که برای این قصه قرار داده اند این است در محاسبه نفس ، نفس را به حساب بکشید ، روایت زیاد است در این مورد ، اگر مالک و سرمایه داری از کارگر خودش روزانه حساب و کتاب بکشد این کارگر دزد نمیشود، اما اگر این حساب و کتاب ماهانه یا سالانه شد این کارگر کم کم اگر خدایی نکرده بی دین باشد راه دزدی را پیدا میکند ، نفس هم همین است نفس را باید به حساب کشید ، چه جوری؟ یکی از مراحل محاسبه نفس شرط گذاشتن است، صبح شرط میکند با خودش که امروز حواست را جمع کن و مواظب باش کار خودت را خوب انجام بدهی، برای نفست شرط بگذار ، ای نفس مواظب باش خطا و اشتباه نکنی، مرحله دوم مراقبت است، مراقبت نفس است، نفس ضربه اش را میخواهد بزند و حملات خودش را دارد، شما باید مراقبت بکنی که سرت کلاه نگذارد، اگر حواس ما جمع نباشد و بی احتیاطی کنیم نفس ما را فریب میدهد،مرحله بعدی هم محاسبه است، در آخر شب یک کاغد بردار و بنویس ای نفس امروز چه کاره بودی؟ چه کاری انجام دادی؟و نمره به نفست بده،اگر نمره قبولی گرفت به او آفرین بگو و اگر نمره قبولی نگرفت توبیخش بکن ، سرزنش بکن ، فردا این نفس حواسش بیشتر جمع است و سعی میکند که خلاف نکند و کار درست را هم انجام بدهد ، و مرحله آخر را میگویند معاتبه ، اگر بعد از محاسبه متوجه شد در مواردی نفس خلاف کرده است ، نفسش را تنبیه میکند ، چگونه؟ یک روز روزه میگیرم تا تو تنبیه بشوی، یک ماه روزه میگیرم تا تو تنبیه بشوی ، ده رکعت نماز میخوانم تا تو را تنبیه بکنم ، یعنی تنبیه و جریمه کردن نفس ، انسان باید در این میدان مبارزه خدا و شیطان باید خانه دلش را به خداوند بدهد ، خوشا به حال کسانی که دلشان خدایی است و کارهایشان هم کار خدایی است، خداوند را می خواهید ببینیددر انسان هایی ببینیم که دلشان را به خداوند اجاره داده اند ، آنها خدایی اند ، خدا را در پیامبر(ص) و علی (ع) ببینیم ، خدا را در ائمه معصومین ببینیم، خدا اینجاها دیده میشود، لذا به علی(ع) میگوییم یدالله، عین الله، علم الله ؛ به این دلیل است، خدایا به عزت اهل بیت سمت میدهم دلهای ما را مملو از محبت الهی خودت قرار بده.
قرائت سوره اخلاص
(خطبه دوم)
بسم الله الرحمن الرحیم ... عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی، مناسبت هایی که داریم ، قیام مردم تبریز را داریم در سال 1356 به مناسبت چهلم شهدای مردم قم که پایه های انقلاب ما بود و حرکتی بود که انقلاب را از آن حالت اخفاء و پنهان بودن به حالت ظهور و آشکاری درآورد و این قیام ها یکی پس از دیگری شکل گرفت و تا سال 1357 نظام اسلامی مستقر گردید، حکم تاریخی حضرت امام(ره) را در خصوص سلمان رشدی داشتیم ، تشیع از چنین قدرتی برخوردار است، اهل سنت از این قدرت محروم اند ، فتاوای علمای شیعه را نگاه بکنید، فتاوای علمای اهل سنت را نگاه بکنید ، اهل سنت برادران ما هستند ، هم کیشان ما هستند ، هم مذهبان ما هستند ، ولی این حرکت علمای اهل سنت که شاید بگویم خیانت به مردم اهل سنت حساب میشود ، علمای اهل سنت نباید حقوق بگیر دولت ها باشند ، که وقت در مصر انقلاب میشود هیچ عالمی در بین مردم حضور ندارد، عالم اسلامی در بین مردم حضور داشته باشد و رهبریت جامعه را بر عهده بگیرد، و این بزرگترین اشکال است، حضرت امام(ره) را نگاه بکنید یک فتوا میدهد در ارتباط با کسی که آمد و به قرآن و پیغمبر(ص) توهین کرد و حرف های بی ربط زد ، این حکم هرچقدر استکبار زمینه سازی کرد و سرمایه گذاری کرد تا بتواند این حکم را بردارد نتوانست چون این حکم برداشتنی نیست، لین استقلال و قدرت شیعه است ، و این حکم برقرار است و بر هر مسلمانی واجب است که هر زمان فرصت پیدا کرد این آقا مرتد را از بین ببرد ، این قدرت فقه شیعه است، حضرت امام در تهران فتوا را صادر میکند ، شیعه لبنانی به ساختمان سلمان رشدی وارد میشود و خودش را میخواهد به طبقه بالا برساند که مواد انفجاری که همراه داشت در طبقه اول منفجر میشود ، نیاز نیست که سرباز از ایران برود ، این حکم خودش میرود و مرزها را درمی نوردد و کسانی که مومن به اعتقادات ما هستند در دنیا کار ما را انجام میدهند ، شهادت سید عباس موسوی را داریم، دبیر کل حزب الله لبنان که واقعاً حزب بسیار پرخیر و برکت و مایه افتخار ما ایرانی هاست، و مایه افتخار ولایت است، حزب الله سربازان خط مقدم این مردم هستند ، یادتان باشد ، اجازه ندهیم خدای نکرده کسانی بیایند و حرفی بزنند و توهینی بکنند ، سربازان خط مقدم ما بچه های حزب الله هستند ، اگر ما آن جا هزینه میکنیم به این دلیل است که نیاییم در چهار طرف ایران اسلامی مان هزینه بکنیم ، هم بودجه بدهیم و هم کشته بدهیم و هم شهید بدهیم و هم شهرهامان ویران بشود، ما خط مقدم را به آنجا بردیم ، حزب الله ایثارگری میکند برای ما ، خون میدهد تا دشمن از آنجا به کنار مرز مانرسد ، این را هم باید دقت بکنیم سید عباس موسوی ها باید شهید بشوند که این نظام برقرار بماند ، حمله جنگنده های عراق را به هواپیمای مسافربری و شهادت چهل نفر از جمله شهید محلاتی را درسال 64 در طول دفاع مقدس داشتیم که به عنوان روز روحانیت و دفاع مقدس نامیده شد، عزیزانو بزرگواران و متدینین قدر روحانیت خودتان را بدانید، بدهای ما را به خوبها ببخشید ، اگر روحانیت تشیع نبود به قول حضرت امام از دین خبری نبود، دین بدون روحانیت اصلا معنا ندارد، گرچه شاید بگویید بدترین آدم ها در روحانیت هست، ما می پذیریم و قبول میکنیم، اما از این طرف هم بهترین آدم ها در روحانیت است، لذا شما احترامتان بخاطر بهترین ها باشد، همین بهترین ها بودند که این نظام را خلق کردند و این نظام را حفظ کردند و افتخار ما روحانیت شیعه این است که در بین مردم خود هستیم و زندگی ما در کنار زندگی آنهاست، سفره مان یکی است و با آنها غذا میخوریم و با آنها زندگی میکنیم، این مردم و این روحانیت هم هیچ زمانی شکست پذیر نیست، اگر روحانیت از مردم جدا بشود اولین روز بدبختی و نکبت میشود و مردم هم اگر از روحانیت جدا بشوند به همین ترتیب، ما باید قدردان مردممان باشیم، مردم قدردان روحانیت باشند ، .در سینه آقا امام حسین کسی که نشست ادعای عالم بودن داشت ، امام حسین(ع) را مردم عادی نمیتوانند بکشند، کسی که مدعی است میتواند بشکد، امام حسین(ع) با فتوای عالم کشته شد ، لذا آفت ها را باید مواظبت بکنیم اماخوب ها را احترام بگذاریم ، بحث دیگر بحث گران شدن سوخت است، بنزین در حدود 300 تومن گفتند گران میشود ، گازوئیل هم گفتند 150 تومان گران میشود ، آب و برق و گاز را هم گفتند 10 درصد گران میشود ، مردم ما الان 35 سال است پله به پله گرانی را دیده اند ، این یک واقعیت است، دولت مردان هم قصد خدمت دارند ، ما هم باید حمایت بکنیم از دولت مردان ، اما یک تعبیری را مقام معظم رهبری داشت، ما خطال به دولت مردانمان از طرف خودمان و از طرف مردم میگوییم، مقام معظم رهبری فرمودند تنها راه برون رفت از مشکلات کشور نگاه به درون است ، ما بیاییم درون خودمان را اصلاح بکنیم ، بزرگترین چیزی که باعث این مشکلات ماست، فساد اداری و فساد اقتصادی است، اگر جلوی فساد اداری و فساد اقتصادی را بگیرند ، باور بکنید ما هیچ نیازی به خارج نخواهیم داشت ، هیچ محاصره اقتصادی هم این چنین به ما فشار نخواهد آورد، من یک مثال ساده بزنم ، دولت شیر نفت را ببندد و ما هیچ صادراتی نداشته باشیم ،شیر نفت را باز بکنیم یک آقایی مثلا بابک زنجانی پیدا بشود و به اندازه عمر این مردم پول از این مردم می دزدند و می برند ، امثال ایشان زیاد است، بیاییم درآمد شهرداری ها را حساب کنیم ، فرمانداری شهریار در طول سال از دولت مثلا 20 میلیارد میگیرد، هفت شهرداری دارد شهریار ، مثلا شهریار بودجه شهرداری اش 100 میلیارد است، که میتواند بیشتر از این باشد ، شهرداری های دیگر را هم درآمد این چنینی دارند ، در حدود 300 یا 400 میلیارد میشود که با مدیریت درست میشود دو برابرش هم کرد، درآمدی که ما از درون داریم با آن پولی که دولت میخواهد به فرمانداری ما بدهد قابل قیاس است؟ ما همین بودج8ه شهرداری ها را مدیریت بکنیم هیچ چیزی از پول نفت نیاید ، ما مشکل مدیریت داریم ، ما مشکل فساد داریم، فساد مالی ، فساد فرهنگی، فساد اقتصادی. ما چرا چایی را که خودمان داریم مصرف نمیشود ، برنج خودمان را مصرف کنیم، گندم خودمان را مصرف کنیم، اینها سوء مدیریت است، اینها از طرف مردم و خدا و ... قابل بخشش نیست، ما درون خودمان را اصلاح بکنیم و مدیریت بکنیم، تمام مسائل اقتصادی مرتفع میشود ، مسائل اقتصادی مرتفع میشود ، اگر اینگونه مدیریت بشود هیچ آسیبی هم به این مردم وارد نمیشود ، لذا تناسب بین درآمد و افزایش قیمت ها درست میشود، افزایش قیمت را داریم و افزایش درآمدها را نداریم و این فشار سنگینی را به مردم وارد مکیند ولی باز هم مردم تحمل میکنند ولی درخواستشان از دولت این است که این قصه مدیریت بشود تا خیلی از مکشلات ما حل شود.
قرائت سوره کوثر