امام جمعه شهر باغستان (حجه الاسلام مسعود سرافراز)

انعکاس فعالیّتهای سنگر ولایت در شهر باغستان

امام جمعه شهر باغستان (حجه الاسلام مسعود سرافراز)

انعکاس فعالیّتهای سنگر ولایت در شهر باغستان

حجه الاسلام والمسلمین مسعود سرافراز

بایگانی

هفته چهل و پنجم 1392/04/28

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ

(خطبه اول)

بسم الله الرحمن الرحیم...عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله...بندگان خدا شما و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، ایام ایام ماه رمضان و ماه ضیافت الهی و ایام کسب معرفت و کسب تقواست و از درگاه ایزد منان هم مسألت داریم که به ما توفیق بدهد تا بتوانیم در این ماه رمضان فضائلی که در این ماه قرار گرفته ، اینها رو بتوانیم درک بکنیم و برای خودمان هم ذخیره بکنیم، ماه رمضان ماه خداست، روزه برای خداست و عبادتی است که خداوند فرمود پاداش آن را من خودم مستقیماً به روزه دار عنایت میکنم.خوشا به حال کسانی که در این ماه رمضان موفق به گرفتن روزه میشوند؛ بدا به حال کسانی که در این ماه رمضان بدون هیچ عذری خدای نکرده جسارت به ماه رمضان و صاحب ماه مبارک رمضان دارند ، من خدمت دوستان یک بار عرض کردم روزه گرفتن یک مسئله هست و ابطال روزه یک مسئله هست و مخالفت با ماه رمضان یا روزه خواری یک مسئله دیگر است،  کسی روزه میخورد در خلوت خودش سرزنش میشود و مجازات خودش هست، اما کسی که می آید و تجاهر به روزه خواری میکند چند جور مجازات برایش است ، در واقع جنگ علنی با خداست، یعنی نعوذ بالله به خدا میگوید که تو روزه را واجب کردی اما من روزه خواری میکنم، هم به تو بی احترامی میکنم هم به روزه دارت بی احترامی میکنم و هم به ماه روزه بی احترامی میکنم؛ این جرم سبکی نیست، جرم سنگینی است و از طاقت ما هم خارج است ، عنایت بکنند دوستان حرمت ماه رمضان راحفظ بکنند و شما مومنین روزه دار هم در این راستا، راستای امر به معروف و نهی از منکر باید تلاش بکنید تا حرمت ماه رمضان در این ماه حفظ بشود ؛ روزه گرفتن شما یک مسئله هست ، تلاش کردن برای حفظ حرمت ماه رمضان هم مسئله دیگر و شاید مهم تر از مسئله روزه من و شماست؛ حرمت ماه رمضان اگر خدای نکرده در جامعه شکسته شود و ما خدای نکرده روزی به آنجا برسیم که روزه خواری در ملع عام عادی بشود ، آن زمان روز واویلای من و شماست، لذا تلاش بکنید در این جهت که حرمت ماه رمضان هم حفظ بشود. روایتی را به محضر شما دوستان عرض کردم که آقا امیرالمومین(ع)  فرمودند: سزاوار است برای انسان عاقل از چند تا مستی دوری بکند ، یکی مستی قدرت بود که که عرض کردیم، یکی هم مستی مال بود و امروز هم یکی از مستی هایی که برای انسان پیش می آید خدمتتان عرض کنم؛ سکر العلم ؛ این را قابل توجه علما ، قابل توجه فرهنگیان ، قابل توجه دانش آموختگان ، قابل توجه تمام کسانی که در مسیر تحصیلات علمی هستند اینها هم مبتلی به مصیبت هایی هستند ، مبتلی به مصیبت مستی علم ، اگر انسان در مسیر تحصیل علم حرکت بکند چه بسا غرور به سراغش بیاید و این غرور باعث هلاکتش بشود؛ امام معصوم میفرماید: علم دارای سه وجب هست ، وجب اول غرور و تکبر یعنی کسانی که در مسیر علمی قرار میگیرند مست تحصیل  و شیرینی علمشان میشوند ، وقتی که مست تحصیل و شیرینی علمشان شدند نسبت به بقیه افراد احساس تفاخر و خود بینی پیدا میکنند ، وقتی احساس تفاخر و خود بینی پیش آمد در پی این مسأله مسائل دیگری هم به وجود می آید که این مسائل را من خدمتتان عرض میکنم، یکی از مسائلی که آفت خود بینی است و آفت غرور علمی است ، این است که از رشد علمی ما باز می مانیم ، کسی که خودش را تا آخر عمر خودش را محصل و دانشجو میداند با کسی که چند صباحی علم یاد گرفت و خودش را همیشه استاد میبیند فرق بکند .یکی از بزرگان ، شاگردان مرحوم علامه طباطبایی می فرماید که من هر وقت به محضر علامه طباطبایی میرسیدم ، از مسأله ای سوال میکردم ، ایشان اگر نمیدانست میگفت نمیدانم و هیچ زمانی در بیان مسائل علمی کلمه من را استعمال نمیکرد، این من اگر دقت کرده باشیم وقتی گفتیم من، در مقابل خدا قرار میگیریم ، بعضی مواقع این من گفتن شاید خیلی اثر منفی نداشته باشد اما بعضی مواقع این من گفتن واقعا بت میشود ، واقعا خدمت شما عرض کنم شرک عظیم میشود، شرک خفی را همه داریم همه مبتلی به شرک خفی هستیم ، خداوند به این قسمت لطف میکند ، اما بعضی مواقع وقتی که من سنگین میشود و قوی میشود ، شرک جلی و شرک عظیم میشود و این مقابل خدا قرار گرفتن است، این هم در قسمت کسانی که تحصیل علم دارند و در مسیر علمی هستند ابتلای اینها به این مستی بیشتر است، منیّت ها در این قسمت ها بیشتر است . شما نگاه بکنید ما تعدادی از دانش آموختگانمان در زمان قاجاریه رفتند غرب تحصیل کردند با کیف های انگلیسی برگشتند و به عنوان روشن فکر نام گرفتند که تمام تاریکی را برای ما به ارمغان آوردند ، ما نمیتوانستیم واقعا در تعابیر عامیانه به اینها روشنفکر بگوییم ، باید بگوییم تاریک فکر، تمام صحنه های تاریخی را مطاله بکنید اینها چه بلایی به سر ایران اسلامی آوردند ، با یک غرور علمی با چند جمله ای که در غرب یاد گرفتند برگشتند و مدعی نفر اول بودن را در پاسخ به سوالات مردمی و پاسخ به مسائل سیاسی و مسائل اجتماعی داشتند ، لذا ایران را در گردابهای متعدد گرفتار کردند ، شما تاریخ مشروطیت را نگاه بکنید ، آسیبی که تاریخ مشروطیت دید از همین روشنفکر ها بود ، آسیب هایی که نظام مقدس ما دید، باز هم از همین مدعی های روشن فکری دید ، یکی از نتایج غرور علمی بازداشتن از رشد علمی است ، دومین مورد اگر کسی غرور علمی پیدابکند از چشم و دل مردم می افتد ، مردم بدشان می آید ، امام با تمام تواضعی که داشت محبوب مردم بود ، امام متواضع را مردم دوست داشتند ، اگر خدای نکرده یکبار خود بینی میکرد ؟ قصه ما با قصه آقا علی (ع) فرق دارد ؛  آقا امیرالمومین بالای منبر میفرماید: سلونی قبل عن تفقدونی؛ میفرماید اینجا علم پرشده است مرا بیابید قبل از اینکه از بین شما بروم، این ادعا نیست این غرور نیست این یک واقعیت است ،اگر دریا بگوید که من دریا هستم این یک واقعیت است ، اما اگر برکه بگوید که من دریا هستم هیچ واقعیتی ندارد، آقا امیرالمومنین(ع)  دریاست، آقایی در زمان حکومت بن العباس آمد و همین ادعا را کرد ، زن مومن شیعه هم پای منبر او بود ، شب بعد دعوتش کرد و غذا برای اینها حاضر کرد ، مرغ غذای افراد دیگر را روی  برنجشان گذاشت و مال ایشان را گذاشت زیر برنج ، غذا را آورد و این آقا عصبانی شد گفت چرا به من توهین میکنی ، برای همه غذا مرغ گذاشته ای و برای من نه؛ گفت توکه مدعی هستی بالای منبر من همه علمها را بلدم ؛ تو که خبر نداری مرغ غذای شما زیر برنج است چطور همچین ادعایی میکنی؟ادعاهای علمی ما افراد عادی به این صورت است، این غرور می آورد و در مقابل خدا انسان را قرار میدهد و انسان هلاک میشود ، یکی دیگر از نتایج رفتار متکبرانه با دیگران است، انسان متکبر علمی دیگران را نمی بیند ، دیگران را تحقیر میکند ، مردم را حسابد نمیکند ، به قول امام معصوم (ع) که فرمودند علم سه وجب است و وجب اول غرور و تکبر، میفرماید وجب دوم تواضع و فروتنی است ، هر چقدر انسان عالم تر باشد باید متواضع تر شود، انسان عالم حتما باید متواضع باشد، انسان های متکبر عالم نیستند . نتیجه دیگر غرور علمی انسان را از علم آموزی نسبت به ندانسته های خودش باز میدارد، نمیگذارد انسان برود و چیزی را که نمیداند یاد بگیرد. بعضی مواقع ادعای نبوت میکند ، بعضی مواقع ادعای امامت میکند ، شما امامان معصوم را نگاه بکنید ، یک تار مو از غرور علمی در وجود اینها نبود ؛ از همه متواضع تر بودند ، امام سجاد میفرماید : من با کاروانی میخواهم سفر بکنم که مرا نشناسند تا من بتوانم بیشتر خدمت بکنم ، امامان دیگر همینطور، اهل بیت شب نان را میگذاشتند بر پشتشان و خیلی عادی نان ها را در بین فقرا پخش میکردند . در مسیر تحصیل علم انسان باد متواضع ترین فرد نسبت به تمام اقشار جامعه باشد ، پیغمبر انقدر گوش میکرد که میگفتند او هر چه میگویی گوش میکند و اذن است. نه اینکه پیغمبر نداند بلکه همه را میدانست ولی انقدر متواضع است دلش نمی آید وقتی یکی  حرف میزند بگوید من وقت ندارم و خداحافظ ، پیغمبر تواضعش بخاطر آن علم سنگینی بود که داشت، انسان عالم هم باید به همین صورت باشد، وجب سوم : اعتراف به جهل و نادانی است یعنی انسان عالم باید به جایی برسد که بگوید من نمیدانم ؛ کسی مانند امام (ره) به جایی میرسند که مجهولات را می بینند ، آنقدر مجهولات زیاد است که اگر ازشون سوال کنید میگویند ما نمی دانیم، لذا ما در مسیر علمی باید به اینجا برسیم که متواضع ترین فرد باشیم و اگر مساله ای را نمیدانیم خیلی راحت بگوییم که نمیدانیم ، امام صادق فرمود: اگر کسی چیزی از او پرسیده شد و او نمیدانست بگوید نمیدانم؛ این راحت ترین کار برای انسان عالم است. یاد هم بکنیم از حضرت خدیجه (س) ایام ایام مصیبت حضرت خدیجه(س) است ، این مطلب را بگویم زمانی که حضرت خدیجه در بستر بیماری بود پیامبر را چند تا وصیت کرد ؛ یکی اینکه گفت یا رسول الله اگر امکان دارد مرا عفو بکنید که شاید در مقابل شما تکلیفم را درست انجام نداده باشم ، حضرت خدیجه زن عجیبی بود، زن غیر معصوم که تمام معصومان ما به او افتخار میکنند . دوم اینکه پیراهنت را کفن من قرار بدهید، اما منظورم وصیت سوم است که گفت: مواظب دخترم باش ، در نقل دارد که فاطمه زهرا(س) دختر کوچکی بود که در اطراف مادرش میچرخید و دور میزد ؛ سفارشش این بوده که مواظب دخترم باش تا زنان قریش به او آسیب نرسانند ، خود حضرت خدیجه از زنان قریش آزار زیاد دیدند ، زمان ولادت حضرت زهرا مرضیه فرستاند دنبال زنان قریش ، هیچ کس نیامد. لذا میترسید از اینکه زنان قریش بعد از او به دخترش حضرت زهرای مرضیه آسیب برسانند ، نکته ی دیگری که فرمود ، فرمودند مبادا کسی به صورت زهرای مرضیه من سیلی بزند ، چون بچه وقتی یتیم شد زیر پا قرار میگیرد ، کسی روی دخترم فریاد نکشد و کسی با او برخورد غیر ملایم نداشته باشد و...

قرائت سوره اخلاص

(خطبه دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم...عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله...بندگان خدا شما و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، قبل از بیان مناسبت های هفته ، تقدیر و تشکر میکنم از تمامی مومنین، برادران بزرگوار  خواهران محترمه ، مسئولین عزیز ، روحانیت معزز و مکرم، عزیزان نیروی انتظامی و نظامی ، ارتشی و تمام کسانی که در نماز جمعه شرف حضور پیدا کردند و این عبادت سیاسی الهی را در شهر باغستان برپا کردید و ان شا الله که با قدرت و با قوت در این شهر این نهاد نماز جمعه بتواند به فعالیت خودش ادامه بدهد و شاهد روزی باشیم که تمامی نمازگراران نماز جمعه نمازشون را پشت سر مولاشان آقا امام زمان(عج) اقامه بکنند ؛  وفات حضرت خدیجه (س) را داریم ، بانویی است بی نظیر و بی بدیل ؛ مدتی از عمرش را در  جاهلیت عرب زندگی کرد اما به بهترین نحو زندگی کرد ، در زمان جاهلیت با تمام پاکدامنی آمد و وارد زندگی پیغمبر شد ، یکی از سرمایه دارترین زنان آن زمان بود و درهم و دیناری از سرمایه اش در مسیر باطل قرار نگرفت ، تمام سرمایه اش در مسیر رشد و تعالی دین قرار گرفت ، وقتی با پیامبر ازدواج کرد تمام سرمایه اش را به پیامبر بخشید ، پیغمبر هم همه اموال خدیجه را در مسیر رشد دین و در تکاپوی اسلام خرج کرد.  پول به این با برکتی تاریخ نظیر ندارد ، عمری با این عزت تاریخ نظیر ندارد ، حضرت خدیجه (س) این توفیق را پیدا کرد که زهرای مرضیه از دامن او به دنیا بیاید و یازده امام معصوم از او متولد بشوند و این دختر پاک شعنیّت و کفویّت برای همسری آقا امیرالمومین (ع) را پیدا بکند ،این شایستگی کمی نیست، این امتیازات کمی نیست، حضرت خدیجه(س) دارفانی را وداع کردند ، ابوطالب (ع) هم در همان سال از دار دنیا رفتند ، پیامبر آن سال را سال عام الحزن نامید؛ سالی که دیگر پیامبر پشتوانه ای ندارد ، در تاریخ نگاه بکنید وقتی که این بزرگوار از دنیا رفتند ، پیامبر در یک سفری که به خارج از مکه رفته بود دیگر اجازه ورود به پیغمبر ندادند که او وارد مکه شود ، پیغمبر تماس گرفت با یکی از بزرگان مکه که در دین پیغمبر نبود ، آن آقا پناه داد به پیغمبر ، پسرانش را فرستاد تا پیامبر وارد مکه شود ؛ قبل از این قصه در پناه حمایت های حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه پیغمبر مشغول تبلیغ دینی شد ، این جایگاه مال حضرت خدیجه (س) است، زنان میتوانند اینگونه عمل بکنند و نمونه بشوند ، الگو و اسوه شوند . این تابلو ، درس، شاخص و نمونه ای است که زنهای ما باید به حضرت خدیجه(س) اقتدا بکنند . میلاد پر خیر و برکت آقا امام حسن مجتبی (ع) ، کریم اهل بیت را پیش رو داریم ، در نیمه ماه رمضان، ماه رمضان یکی از تکالیفی که پیامبر گرامی اسلام به ما سفارش میکنند : انفاق ، بخشش و عنایت به فقرا و مستضعفین است . آقا امام حسن محتبی(ع) کریم اهل بیت است ، ایام هم ایام ماه رمضان است و شما مومنین هم مومنین الهی هستید ، یادتان نرود در این ماه رمضان ، خصوصاً در شب میلاد کریم اهل بیت دست به جیب بشوید و انفاق های خود را به فقرا انجام بدهید در این ماه رمضان؛ نکند ماه رمضان تمام بشود و ما انفاقی نداشته باشیم، در زندگی هاتان کسانی که دستشان میرسد کمک و انفاق به فقرا کنید ، اینها  سند هایی است که در قیامت برای ما به در میخورد. میتوانیم به برکت این اسناد بهشت را برای خودمان خریداری بکنیم. دیدار هیأت دولت را در هفته اخیر با مقام معظم رهبری داشتیم ، چند جمله ای را در این خصوص خدمتتان عرض میکنم ، مقام معظم رهبری در این دیدار ، تعابیر بسیار زیبایی داشتند ، من مراجعه کردم ، دیدم که در پایان دولت سازندگی عین همین دیدار بود ، در پایان دولت اصلاحات عین همین دیدار بود ، اما  در این دیدار مقام معظم رهبری بیاناتی را داشتند که شاید در دوره های قبلی نداشتند ؛ که آن بیانات نکات برجسته این دیدار است ، فرمودند : در 8 سال اخیر همه احساس کردند که رئیس جمهور و همکارانشان با تحمل سختی ها نسبت به همه دولت ها و دوره های دیگر کارهای بسیار پر حجم و پرشتابی انجام دادند  که این واقعیت نکته برجسته و قابل تقدیر است ، من در خطبه قبل خدمتتان عرض کردم که آقای احمدی نژاد بخصوص با دولتش ، به عنوان یک اسطوره در تاریخ انقلاب باقی میماند ، دومین موردی که مقام معظم رهبری فرمودند ، بی اعتنایی به امتیازات ، کار بی وقفه و خودداری از آسودگی و استراحت امتیاز بزرگ این دولت است و همه کسانی که در پی قضاوت هستند باید به این نکات توجه کنند ، دولتها همیشه مرخصی و استراحت دارند ، دولتی که 8 سال تمام این تفریحات و تفرجات را بر خودش تحریم کرد؛ مقام معظم رهبری نکته دیگری فرمودند ، اینکه احساس شرم نکردن در بیان  اهداف و انگیزه ها و شیوه های انقلابی در مجامع جهانی از جمله کارهای بزرگ این دولت بود با جسارت و جرات تمام جناب آقای رئیس جمهور شما خودتان شاهد بودید که اصول انقلاب را بیان میکردند ، اعتنایی به نظرات دولت های دیگر نداشتند، این امتیاز بسیار بزرگی است که ما این را شاید در قبل با مشکل مواجه بودیم که از ابراز اصول انقلاب خودداری میشد قبلا ، اشاره به وصیت نامه حضرت امام داشتند ؛ اظهارات و نوشته های حضرت امام (ره) بیّنات و محکمات انقلاب اند ، نه متشابهاتی که بتوان آن را تحریف کرد! نکته ای را میخواهم عرض کنم: به دولت خدمتگذار جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد از طرف خودمان و مردم عرض میکنیم:این بیانات مقام معظم رهبری در پایان دولت اصلاحات بود ، در پایان دولت اصلاحات و سازندگی بود ، چرا از آنها به نیکی یاد نمیشود ؟ به این دلیل که حرمت این بیانات را حفظ نکردند ، اگر شما هم بعد از این مواظبت بکنید در بر حرمت این بیانات و بر حرمت کارهایی که انجام داده اید، قطعاً اسطوره خواهید ماند اما اگر خدای نکرده پشت پا بزنید به آن کارهایی که کردید ، زحمت هایی که کشیدید ، گاه گاهی هم شاید ندامت داشته باشید به آن کارهایی که کرده باشید ، قطعاً این اسطوره بودن باقی نخواهد ماند و مردم این را نمی بخشند ، مردم این را میخواهند که اگر دولتی خدمتگذاری کرد این دولت خدمتگذار بعد از این به آن خدمات خودش پای بند باشد و آنها را زیر سوال نبرد. مبحث خارجی که داشته ایم ، کودتای آمریکایی را در مصر داشتیم، شما دیدید آمریکا و اسرائیل اول با آقای مرسی رفاقت برقرار کردند و رفیق شدند ، زمانی که این آقا کاملا فدایی آنها شد آمدند پشتش را خالی کردند و حکومتش را سرنگون کردند و الان آمده اند و حکومت را بدست گرفتند ، الان گذرگاه های رفح را مسدود کردند ، ارتش مصر را با صحرای سینا بردند که با مخالفین در گیر بشود ، بحث های دیگری را پیگیری میکنند ، این نتیجه  رفاقت با استکبار است که ما باید این را درس بگیریم ، نکته آخر که بحث عفو قاتل جوان سیاه پوست در کشور مدعی حقوق بشر است، اگر این مقتول سفید پوست بود قطعاً حکم دیگری صادر میشد ، حالا که سیاه پوست شد قاتل را بخشیدند و اعتراضات مردمی هم فایده ای ندارد، مدعی حقوق بشر در دنیا که دم از حقوق بشر میزند و من و شما را به ضد حقوق بشر متهم میکند ، اینگونه در کشور خودش عمل میکند ، وای به حال کشورهای دیگر...

والسلام علیکم ... قرائت سوره کوثر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی