هفته شصت و هشتم 1392/10/06

 (خطبه اول )

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان  خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، تقوا در واقع به دو صورت است، یکی تقوای نظری است و دیگری تقوای عملی ، تقوای نظری وجه الاشتراک بین مومن و منافق است، عموماً منافقین در این وجه در خیلی از زمان ها از مومنین جلوترند، ان یقول تسمع لقولهم ، اگر حرف بزنند انقدر شیرین و شیوا صحبت میکنند که شما دوست دارید بایستید و حرفشان را گوش کنید، تقوای نظری خوب است اما بگوییم تمام فایده است نه نیست، درصدی از فایده است که انسان باید بلد باشد راه های تقوا را، اما اصل تقوای عملی است، تقوای عملی را باید پیشه کرد، خیلی ها ادعا میکنند ، مدعی مذهبی بودن هستند، مدعی عمل اند و دین اند ، اما به مرحله عمل که میرسد میبینی مدعی ها دیگر یواش یواش گم شدند و مدعی پیدا نمیشود، کسانی دیگری هستند که مدعی هستند مدعی لفظی نبودند، مدعی بیانی نبودند ، تقوا یعنی این ، کسانی هستند که بی ادعا اما در مرحله عمل از همه سابق تر و از همه جلو ترند، بعضی ها خوب صحب میکنند ، ما آخوندها صحبت میکنیم ، دعای  شما مومنین را میخواهد که ما هم اهل عمل باشیم، چند درصد ما اهل عمل هستیم پناه برخدا ، شما دعا کنید ما هم اهل عمل باشیم، امثال ما هم خیلی ها هستند که تریبون دستشان است و حرف میزنند ، اما چقدر عمل میکنند باز هم پناه برخدا، بالاخره گفتن با عمل کردن فاصله زیادی دارد، شما نگاه کنید صدر اسلام وقتی پیامبر گرامی اسلام سرشان را گذاشتند زمین ، چون ایام ایام فتنه است من میخواهم زوایا و گوشه هایی از  بحث فتنه را در چند خطبه خدمتتان عرض بکنم، پیامبر گرامی اسلام ستون خیمه دین سر را به اصطلاح به خاک گذاشت و از دار دنیا رفت، یا اینکه در حالت مرگ بود ، جمعیت به سقیفه رفتند ، علی و پیامبر ماندند ، یعنی انقدر فرصت این وسط  بود که آقا امیرالمومنین(ع) غسل و کفن پیامبر را انجام داد، نماز را خواند و بعداً مسلمان ها امدند و نماز خواندند و  تشییع کردند بحث دیگری است، کسی که کنار پیامبر بود نگاه بکنید ، تعبیرش این بوده که ان النبی لیهجر ، نعوذ بالله ، اواخر عمر پیامبر در کنار پیامبر ، پیامبر صدا میکند چیزی بیاورید برایتان بنویسیم ، استخوان کتف شتری را بیاورید که پهن است و جای نوشتن دارد و یا کاغذی بیاورید برایتان بنویسم تا گمراه نشوید، تعبیری که می آورد این است که پیامبر هذیان میگوید ، هذیان گفتن برای پیامبر نیست، هذیان گفتن برای ادم های عادی است، پیامبر هیچ لحظه ای از عمرش حرف باطلی نمیزد ، اینها کسانی بودند که مدعیان دین بودند  این ها کسانی بودند که یک روزی دامن پیامبر را از پشت سر گرفت و گفت یا رسول الله در تقسیم غنائم به عدالت رفتار نکردی ، پیامبر یک نگاهی کرد و گفت اگر من پیغمبر به عدالت رفتا نکنم پس چه کسی میخواهد به عدالت رفتار کند؟ اصلا میزان عدالت کجاست؟ بعضی وقتها ما هم اشتباه میکنیم ، حواسمان نیست و دقت هم نمیکنیم، مثلا  نقل میکنیم و میگوییم : پیامبر گرامی اسلام با یک آقای یهودی مثلا در فلان شیء اختلاف شد بینشان، قرار شد یکی بیاید و بینشان قضاوت بکند ، آن آقای یهودی دو شاهد دارد ، پیامبر شاهد ندارد و من و شما را گذاشتند قاضی القضات ، قضاوت بکنیم، خیلی راحت میگوییم خوب آن آقا دو شاهد دارد و پیامبر شاهد ندارد ، خوب حق با آن میشود ، بی انصاف هر کجا پیغمبر باشد حق همان جاست، حواسمان کجاست؟ حق با پیامبر است ، اگر پیامبر گرامی اسلام بگوید تمام هستی مال این آقاست، همان درست است، چون پیامبر خودش میزان حق است؛ حالا پیامبر یک طرف باشد و تمام دنیا یک طرف، حق کجاست؟ حق پیش پیامبر است، مگر میشود قضاوت کرد و بگوییم آن آقا شاهد دارد ، دوتا نه یک میلیارد شاهد داشته باشد ، فایده ندارد و فقط حق با پیامبر است، این را میگویند تقوای عملی؛ تسبیح بگیریم دستمان و دست به ریشمان بکشیم و قضاوت بکنیم.حکمین آمدند و  حکم کردند که علی خانه نشین باشد و معاویه خلیفه باشد این اعتقادات آدم را فقط به جهنم میبرد و جای دیگر نمیبرد، تقوای عملی میخواهد مثل مالک اشتر، مالک اشتر عبادتش را خیلی نقل نکرده اند اما رشادتش را خیلی نقل کردند ، مالک اشتر ها نیاز است ، سر را گذاشت روی زمین، هیچ کس نماند ، زنان مدینه امدند ایام عزای پیامبر اطراف حضرت زهرای مرضیه ، حضرت زهرای مرضیه یک صحبتی برای انها کرد ، این صحبت خیلی در خصوص بحث فتنه و رسوخ فتنه و شایع شدن فتنه بسیار بیانگر است ، مطلب را قشنگ بیان میکند ، مطلب این است : فلما أختار الله لنبیه دار أنبیائه و مأوی أصفیائه ، وقتی خداوند اراده کرد پیامبرش را ببرد پیش پیامبران و برگزیدگانش و انجا جای بدهد ؛ ظهر فیکم حسیکه النفاق ، در بین شما کینه و نفاق و دشمنی ظاهر شد ، سریع و به سرعت  ظاهر شد ، و سمل جلباب الدین ، و روپوش دین کهنه شد ، دیگر دین ضایع شد و همه تسبیح به دست ، همه نمازخوان ، اینها بودند که حضرت زهرا این جملات را خطاب به انها دارد ، اینهایی که چند لحظه بعد از رحلت پیامبر ، دین را مانند پیراهن کهنه شده و پوسیده به دور انداختند ، البته به اسم دین این کار را کردند ، نه به اسم بی دینی ، میگویند  عبدالله بن عمر معتکف مسجد بود ، قرآن میخواند و نماز میخواند و عبادت میکرد ، به او پیشنهاد یک منصبی را دادند ، قرآن را بوسید و گذاشت کنار و گفت من دیگر با تو کاری ندارم من رفتم ، یک دفعه برهنه می آید و میرود کنار ، این فرق میکند اما وقتی است که به اسم دین ورود میکند ، به اسم دین آمدند و پیراهن دین را پاره کردند ، دین را پوسیده کردند ، و نطق کاظم الغاوین ، شروع به تطق کردند کسانی که اهل گمراهی بودند و تا الان خفه بودند و حرف نمیزدند ، انها صداشان در امد ، حرف زدند ؛ حضرت زهرای مرضیه سه ماه ، در نهایت سه ماه بعد از پیامبر زنده ماند، اخبار و گزارشی که میدهد مال این مدت است ، حداکثر ! و نبغ خامل الأقلین ، انهایی که تا الان ساکت بودند و اهل گمراهی و شیطنت بودند اینها شدند ناطقین مجالس شما ، فتنه بیاید اینگونه میشود ، زیر و زبر میشوید ، بالا پیایین میرود و پایین بالا، عزیزترین میشود ذلیل ترین و ذلیل ترین ها میشوند عزیزترین؛ معروف منکر میشود و منکر معروف، فتنه تغییر میدهد و فتنه همان سرطان در بدن است ، هیچ چیزی برای بدن باقی نمیگذارد، ظاهر شدن کم ترین و پست ترین و ذلیل ترین افراد ، آدم هایی که به نظر شما مومنین زبون و پست و بیمقدار و بی ارزش اند در قصه فتنه چه میشوند ؟ عزیز ترین  و آقا ترین افراد ؛ مورد احترام و تکریم قرار میگیرند و شمایی که تا الان عزت داشتی میشوی ذلیل ترین ، این در خطبه زهرای مرضیه است، و هدر فنیق المطلین ، فخطر فى عرصاتکم. ، اواز خوانی میکنند قلدران لغو گو و بیهوده گو ، و دم میجنبانند و  در عرصه های مختلف حضور پیدا میکنند ، می آیند و لباس میپوشند و آخوند میشوند و در درس حضرت امام (ره) مینشینند ، سال 42 بود که ساواکی ها لباس پوشیدند و در درس حضرت امام نشستند ، آخرین حدّ دینتان هم وارد میشوند ، می آیند ودر کرسی های فتوا مینشینند و فتوا میدهند ، فتوای قتل امام حسین (ع) را صادر میکنند ، و اطلع الشّیطان رأسه من معرزه ؛ شیطان سرش را بیرون می آورد از آن مخفی گاهی که فرار کرده بود و در ان مخفی شده بود ، با حضور پیامبر و با ظهور دین اسلام شیطان رفته بود و در مخفی گاه خودش فرو رفته بود ، با رحلت پیغمبر و عقب نشینی مسلمان ها و حاکمیت اراذل و اوباش شیطان از لانه خودش بیرون امد ، با ایجاد نظام اسلامی شیطان به مخفی گاهش رفت و با سستی مردم شیطان از مخفی گاهش بیرون می آید ، اگر فتنه شد شیطان رجز خوان میدان فتنه است ، حضرت زهرای مرضیه در ادامه میفرماید : زعمتم خوف الفتنة! ألا فى الفتنة سقطوا ، شما فکر میکنید خوف فتنه است ، نه ، شما همه در فتنه گرفتار شدید ، و انّ جهنّم لمحیطة بالکافرین، و مطمئن باشید که جهنم همه کافرین را در بر میگیرد ، بعضی وقتها ما فکر میکنیم فتنه هنوز ورود نکرده و فقط بحث فتنه است ، نه ، فتنه ها حضور دارند و تهاجم فرهنگی بزرگترین فتنه است، مواد مخدر فتنه بزرگی است ، بی حجابی فتنه بزرگی است ، گران فروشی و مال مردم خوری فتنه است ، فساد اداری فتنه است ، چقدر مومنین در مقابل این فتن میتوانند دوام بیاورند ؟ اگر دیر بجنبید فتنه می آید و اراذل و اوباش را حاکمیت میدهد و مومنین را به زیر میکشد و ان زمان زمان خسارت است ، لذا باید به توصیه اهل بیت توجه بکنیم و مراجعه بکنیم به توصیه اهل بیت و توسل به اهل بیت  داشته باشیم و با فتنه ها مبارزه بکنیم، که هر چه قدر عقب نشینی به وجود بیاید آسیب ها جدی تر و خطرناک تر خواهند شد.  قرائت سوره اخلاص ...

(خطبه دوم )

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان  خدا  شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، به محضر آقا امام زمان(ع) و به محضر همه شما مومنین و محبین اهل بیت ایام عزای سالار شهیدان ، ایام عزای پیامبر گرامی اسلام و ایام عزای آقا امام حسن و امام رضا علیهم السلام ، و همچنین شهادت آقا امام حسن عسگری را به محضر شما عرض تسلیت و تعزیت دارم و از درگاه ایزد منان مسئلت دارم که همه ما را از جمله عزاداران واقعی اهل بیت قرار بدهد ان شاالله ،  (ذکر مصیبت آقا امام حسن (ع)  ) ... مناسبت هایی که در این هفته داریم سالروز تشکیل نهضت سواد اموزی به فرمان حضرت امام (ره) در سال 58 است که به محضر همه عزیزانی که در این زمنیه زحمت میکشند و مشغول باسواد کردن مردم هستند تقدیر و تشکر میکنیم، کار بسیار خوب و زیبایی است ، الحمد لله بیانیه و بخش نامه جدیدی که داده اند آزاد گذاشته اند هرکس 5 نفر از مومنین را باسواد بکند یک مبلغی را در اختار آن عزیز قرار میدهند ، دیگر نه قیدی دارد و نه شرطی و دوستان اگر مایل هستند مراجعه بکنند به دوستان نهضت سواد اموزی و اینکار را پیگیری بکنید تا ما شاهد ان باشیم که در شهر خودمان باغستان و همچنین در کل ایران اسلامی بی سوادی نداشته باشیم ،  ما در این هفته شهادت شهید غفاری را داریم ، آغاز سال میلادی را داریم که به محضر مومنین مسیحیت عرض تبریک و تهنیت داریم ؛ هجرت پیامبر گرامی اسلام از مکه به مدینه و لیله المبیت را هم در این هفته داریم که از افتخارات آقا امیرالمومنین(ع) است ، از امتیازات علی (ع) است که در بستر پیامبر آرمید تا پیامبر سالم بماند و از هیچ هجمه و حمله و خطری هیچ خوفی در وجود آقا علی(ع) در راستای دفاع از دین و پیامبر نبود و ما باید قدر بدانیم ولایت آقاعلی(ع) که بالای سر من و شماست و اسم علی را هر روزی و لحظه ای بر سر زبانمان جاری میکنیم ،شاید اسم بچه مان علی است ، اسم خودمان علی است ، یا اسم فرزندان علی(ع) است این از افتخارات مومنینی مثل شماست که باید قدر این را بدانید، همایش بسیار بزرگ و وصف نشدنی اربعین حسینی در کربلا، 20 میلیون نفر در کربلا همایش حسینی برگزار کردند و بعد از هزار و اندی سال از غربت و مظلومیت امام حسین(ع) میگذرد و 20 میلیون محب آقا امام حسین (ع) در کربلا جمع بشوند و برای آقا امام حسین(ع) عزادرای بکنند، برزگترین گردهمایی که در دنیا شاید برگزار شده باشد همین گردهمایی مومنین و متدینین و ولایت مداران است که در اربعین آقا امام حسین(ع) در کربلا حضور پیدا کردند ، کعبه دل را در بر گرفتند و اطراف کعبه دل چرخیدند ، کعبه کعبه سنگی است ، اگر آن کعبه سنگی را دلش را بشکافی اگر خدا و ولایت خدا و اهل بیت را در آن کعبه سنگی نبینی ، طواف ها و چرخش ها هیچ قیمتی برایش نیست ، مغز و بطن کعبه ولایت الهی است که ولایت الهی منحصر در انبیا و ائمه معصومین است که آقا امام حسین یکی از شاخصه های این ولایت الهی است، مومنین حضور پیدا میکنند و با دلشان اطراف کعبه آقا امام حسین (ع) میچرخند ، گوارایشان باد و ان شاالله ذخیره قیامتشان هم باشد و نصیب همه شما بشود ان شاالله طواف حرم آقا امام حسین(ع) را داشته باشید ، بحث دیگر بحث 9 دی است ،    9 دی انصافاً قیمت زیاد دارد، والله میشود قسم خورد شاید اگر 9 دی نبود جمع کردن فتنه به این راحتی نبود ، 9 دی آمد و فتنه و تمام شاخ و برگش را جمع کرد ؛ فتنه را چنان سرکوب کرد که هیچ نفسی برای فتنه و فتنه گر باقی نماند ، 9دی آنقدر حرمتش نیست و بیش از اینهاست ، 9 دی انقلاب دیگری بود ، باور بکنید یک حرکت دیگری بود، 9 دی نبود سقیفه تکرار میشد ، 9 دی نبود کربلا تکرار میشد ، 9 دی چیز کوچکی نیست، مردم باید به خودشان ببالند و افتخار بکنند که این چنین بصیرتی دارند  همان طور که امام این مردم به این مردم میبالد  و افتخار میکند ، بصیرت مردم وصف ناشدنی است ، مردم در بصیرت از بسیاری از مسئولین سابق بودند ، سبقت گرفتند ، بسیاری از مسئولین ما در بحث فتنه یا ساکت بودند و یا ریزش کردند ، ریزش ها را نگاه بکنید در بحث فتنه ، ساکتین را هم نگاه بکنید ، علی خودش به میدان آمده و و مثل عمار سر داده است ، مردم به میدان آمدند ، مسئولین را نگاه کنید و بررسی بکنید ، بعضی از مسئولین ریزش کردند و برخی ساکت بودند ، عین قصه کربلا ، بعضی از مردم ان زمان در قصه امام حسین (ع) ساکت ماندند  ، کشیدند کنار و بعضی ها ملحق به دشمن شدند ، عده معدودی به آقا امام حسین(ع) پیوستند ، ولی قیمتش خیلی زیاد بود که قیمتش هنوز هم قابل ارزش گذاری نیست، ولی مردم ایران در 9 دی بزرگترین افتخار را آفریدند تا دیگر علی خانه نشین نشود ، دین خانه نشین نشود ، حاکمیت اسلامی خانه نشین نشود ، این عزت و افتخار را در 9 دی مردم خلق کردند و مسئولین موظف هستند قدر این مردم را بدانند ، نوکران این مردم باید باشند و در خدمت این مردم باید باشند ، که هر زمان یک آسیب جزئی کوچکی متوجه این نظام میشود مردم پا به عرصه میگذارند و می آیند و تمام معایب را مرتفع میکنند ، اگر نبودند مردم و اگر 9 دی خلق نمیشد ، فتنه شاخ و برگ بسیار طولانی داشت ، حضور مردم همه را قطع کرد ، شما فتنه را بیایید و مطالعه بکنید آثار و تبعات فتنه را  نگاه کنید و ببینید چقدر زیاد است تبعات منفی اش ، آنچنان دشمن جسارتش بالا رفت که تهدید به حمله نظامی کرد ، خودشان را موظف کردند تا به فتنه گران کمک کنند و کمک کردند ، یک میلیارد دلار را یکی از سران فتنه رفته بود در یکی از کشور های عربی از کشورهای عربی و آمریکایی گرفته بود ، یک رقمش این است ، هواپیما ازایران خالی میرفت انگلیس و پر برمیگشت ، اهل فتنه هجوم کرده بودند و ناجور هم هجوم کرده بودند برنامه ریزی کرده بودند ، اگر نفس روشن این مردم نبود ، حرکت این مردم نبود هرکسی توان جمع کردن این فتنه را نداشت ، خیلی قدرت مند بود و قلدر بود فتنه ، خیلی هزینه شده بود و خیلی برنامه ریزی شده بود ، خیلی از بزرگان انقلابی ما را گرفتنه بودند به خدمت خودشان ، من یک مثال بزنم، حضرت موسی را خدا وعده کرد : سی شب حضرت موسی برود در کوه طور ،  ده روز اضافه خدمت خورد حضرت موسی و در کوه طور باید بماند ، سامری در قوم حضرت موسی در مدت این ده روز کاری کرد که قوم حضرت موسی گوساله پرست بشوند ، از خدا پرستی به گوساله پرستی ، خیلی هنر است و خیلی توان میخواهد ، یعنی سامری خیلی قدرت دارد ، خیلی توان دارد ، از اکابر و بزرگان قوم موسی بود ، از نفر اولی ها بود ، کسی بود که حرفش در بین مردم خریدار داشت ، مردم سامری را دوست داشتند و میخواستند او را ، حتی حرف سامری به حرف حضرت هارون میچربید ، 600 هزار نفر به سامری ایمان آوردند و گوساله پرست شدند و 12 هزار نفر برای حضرت هارون ماندند ، یعنی سامری عالم بود و معتبر بود در بین مردم ، صاحب ایل و طایفه بود ، صاحب نفوذ و بیان بود ، با این ارتباط مردم را در عرض ده روز گوساله پرست کرد، بعضی از ارکان فتنه این چنین اعتباری داشتند ، مات مانده بودند مردم ، مردم ایران تشخیص دادند و فهمیدند که باید بعضی مواقع این سامری ها را شناخت و پیدا کرد و رها کرد و 9 دی اوج این بصیرت است ، قله  این بصیرت است ، آقا امیرالمومنین (ع) در جنگ جمل وقتی آن شتر را پاهایش را قطع میکنند میگویند این گوساله سامری را بسوزانید ، گوساله سامری فقط مال سامری نبود ، در صدر اسلام هم بود و الان هم هست ، یکی گوساله است و یکی صاحب گوساله است ، بعضی از ارکان فتنه گوساله سامری بودند و بعضی از کسانی که خط میدادند آنها سامری بودند ، سامری ها الان در حاشیه امن هستند بعضی هاشان و گوساله های سامری را ما در دستمان داریم ، این را حواسمان باشد ، سامری ها مانده اند ، سامری هایی که آمدند و گوساله سازی کردند ، مردم هم میدانند و میفهمند چون بصیرتشان بالاست ، لذا 9 دی را باید بیشتر بها داد و باید به عنوان یک درس و یک کتاب و یک پروژه علمی مطرح کرد تا مردم یادشان باشد الان آسیب های جدی ما همین بحث های فتنه است ، ما دیگر عملیات های نظامی را نمیگوییم نخواهیم داشت ، خیلی احتمالش ضعیف است ولی بحث فتنه برای نظام ما جدی است و الان فتنه های  مختلف هم ما را تهدید میکند ، لذا این بصیرت همانگونه که در 9 دی ظهور و بروز پیدا کرد  در مباحث دیگر هم باید بروز و ظهور داشته باشد ، خدا را به عزت اهل بیت قسم میدهیم همه ما را فتنه شناس قرار بدهد ان شا الله.   

قرائت سوره کوثر... والسلام علیکم