امام جمعه شهر باغستان (حجه الاسلام مسعود سرافراز)

انعکاس فعالیّتهای سنگر ولایت در شهر باغستان

امام جمعه شهر باغستان (حجه الاسلام مسعود سرافراز)

انعکاس فعالیّتهای سنگر ولایت در شهر باغستان

حجه الاسلام والمسلمین مسعود سرافراز

بایگانی

هفته شصت و چهارم 1392/09/08

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ

(خطبه اول)

بسم الله الرحمن الرحیم ... عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان خدا شما را و خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، تقوای الهی جز در عمل و کردار و در خدمت خلق پیدا نمیشود ، تقوای الهی نمود واقعی آن در انجام وظیفه است. ما اگر وظایفمان را انجام دادیم تقوای الهی را داشتیم ، اگر وظایفمان را انجام ندادیم این  کوتاهی در راه خداست، هر آنچه به انسان محول میشود از طرف حاکم و ما سعی کردیم آن وظایف را انجام بدهیم این میشود تقوای الهی و اگر کوتاهی کردیم هرچقدر بخواهیم اهل تسبیح و ذکر عبادت باشیم باز هم تقوای الهی مراعات نشده است، آقا امام سجاد(ع) که امروز به روایتی روز شهادت این امام عزیز است و شهادت این امام عزیز را به محضر امام زمان(عج) ، مقام معظم رهبری و تمامی مومنین و متدیین و محبین اهل بیت عرض تسلیت دارم ، ایشان بعد از واقعه عاشورا همین رویه را ، همین مسئولیت را به انجام رساندند و به عنوان یکی از متقّیان واقعی به عالم اسلام معرفی شدند ، آقا امام سجاد بعد از واقعه عاشورا تکلیف تبلیغ و تبیین زوایای عاشورا را در جامعه اسلامی بر عهده داشتند ، خصوصاً در کوفه آن زمان و خصوصاً در شام آن0ع زمان، کوفه ای که با آن وضعیت که من در یکی از سخنرانی ها خدمت شما عرض کردم کوفه ای که 30 هزار نفر بیعت میکنند و همین 30 هزار نفر بیعت شکن میشوند ، و همین 30 هزار نفر شمشیر برمیدارند و در کربلا حضور پیدا میکنند و همان کسی را که دعوت کرده اند به قربانگاه میفرستند، امام سجاد(ع) در کوفه این موضوع را تبیین کرد، در کوفه به اهل کوفه فهماند که انسان اهل مکر و اهل خدعه چقدر انسان پستی است، و پست بودن اهل کوفه را به آنها نمایش داد و به آنها فهماند که چه جنایتی در حق اهل بیت مرتکب شدند ، این وظیفه ای که آقا امام سجاد(ع) در کوفه انجام داد تکلیفی بود که باید ادا میشد ، کاری که زینب کبری(س) هم انجام داد ، آقا امام سجاد (ع) در طول سفر هر کجا که میرسیدند و هر فرصتی که برایشان پیش می آمد واقعه ی کربلا را تبیین میکردند و توضیح میدادند ، برای مردم بیان میکردند ، مردمی که توسط بنی امیه خام شده بودند و دین را به غلط تشخیص داده بودند ، دین را چیزی فهمیده بودند که آن فهمشان از دین در واقع بی دینی بود ، آقا امام سجاد (ع) در این ماموریت باید دین را به مردم ابلاغ بکند و مردم را بفهماند که دین داری واقعی چیست، دین چیست؟ دین واقعی همان بود که مردم کوفه در کربلا سر بریدند ، همین جمعیت اهل  کوفه وقتی مورد تبلیغات سنگین آقا امام سجاد و زینب کبری  قرار گرفتند گروه های خوت خواهی حضرت سید الشهدا در همین کوفه شکل گرفت ، توابین به وجود آمد ، گروهی که مختار برای خون خواهی شکل داد در همین کوفه شکل داد ، گرچه بعدا به مختار هم خیانت شد ، اما با تبلیغاتی که آقا امام سجاد انجام داد سپاه مختار در کوفه شکل گرفت ، سپاه توابین در کوفه شکل گرفت ، در شامی که به تمام معنا بر علیه اهل بیت پیغمبر بود ، شامی که تربیت شده بنی امیه بود ، در زمان خلافت خلیفه دوم معاویه در شام مستقر شد و تا قبل از شهادت آقا امام حسین(ع) در شام حاکمیت داشت، و شامیان را از کودکی تا کهنسالی معاویه تربیت کرد، و دینی را به آنها تبلیغ کرد و فرهنگی را به آنها یاد داد غیر از آن دینی بود که پیامبر آورد، لذا مردم شام متدیّن به دین معاویه هستند ، آقا امام سجاد(ع) مبلّغ رسالت کربلا وقتی وارد شام میشود، شام با چهره شاد و با چهره خوش و بسیار مغرور از پیروزی از آقا امام سجاد استقبال میکند و آقا امام سجاد را به عنوان یک اسیر و یک خارجی میپذیرد ، و زمانی که آقا امام سجاد از شام میخواهد خارج شود شام محزون به حزن اهل بیت است و در غزاست، و مجالس عزا را در جای جای شام برای اهل بیت پیغمبر  برپا کردند ، حتی یزید هم مجلس عزا برپا میکند ، این هنر آقا امام سجاد است ، ما باید وظیفه را انجام بدهیم و تکلیفمان را انجام بدهیم، ما هرکدام مکلّف به تکالیفی هستیم، هرکس در تکلیف خودش کوتاهی بکند آن عدم تقواست، هرکس به تکلیفش عمل بکند تقواست ، شیطان 6 هزار سال عبادت کرد، اما یک جا کوتاهی کرد ، عبادت بدون انجام وظیفه میسوزد، چیزی ازش باقی نمیماند ، خوارج خیلی خدا را عبادت کردند اما وقتی آمدند شکشیر در مقابل ولی خدا کشیدند دیگر چیزی از عبادت باقی نماند ، عبادت زمانی صحیح است که ما وظیفه مان را و تکلیفمان را انجام بدهیم، آقا امام سجاد طوری رسالت را به پایان رساند که شام خوشحال و شادمان از قتل امام حسین(ع) در پایان کار اسارت اهل بیت همه محزون باشند ، آقا امام سجاد کارهایی که انجام داد ، این بود که چهره خلفا و سردمداران بنی امیه را به مردم معرفی کرد ، دغل کاری مردم کوفه را به مردم کوفه گوش زد کرد که چه جنایتی را مرتکب شدند ، مردم را به هادیان و رسالت داران واقعی رهنمان کرد ، رسالت داران واقعی که هستند ، وقتی بالای منبر قرار میگیرد و در شهر شام میرود بالای منبر خطبه میخواند و وقتی موذن اذان میگوید و وقتی به آنجایی میرسد که شهادت به رسالت پیامبر گرامی اسلام میدهد خطاب به یزید میگوید این جدّ توست یا جد من است؟ مردم شام شاید خیلی ها نمیدانستند ، خودش را معرفی میکند ، در شام در یک خطبه ای آقا امام سجاد میفرماید: خداوند شش امتیاز را به ما ارزانی داشت و شش فضیلت و امتیاز به ما داد که یکی علم است ، علم را به ما داد ، آقا امیرالمومنین در بالای منبر با جرات تمام دست به شکمش میکشد و میفرماید فیه علم جما ، سلونی قبل ان تفقدونی ، اینجا علم پر شده ، مرا دریابید قبل از اینکه من از بین شما بروم ، علم مال ماست، حلم مال ماست ، بخشش مال ماست، اینها اوصافی است که خداوند ما را مزین به این ها کرده است ، فصاحت ، شجاعت مال ماست ، علی کینه ای که در دل بنی امیه گذاشت در جنگ بدر و احد و خیبر بزرگان و سران مشرکین را کشت، شجاعت مال ماست ، محبت در دل مومنین مال ماست، امتیازاتی که خداوند برای ما قرار داده است، پیامبر گرامی اسلام جد ماست، صدیق اکبر آقا امیرالمومنین جد ماست، پدر ماست ، حسنین ، دو دردانه پیامبر و فرزندان زهرای مرضیه از مااست ، زهرای مرضیه مادر ماست ، اسدالله الغالب ، شبر خدا و شیر رسول خدا حضرت حمزه سیدالشهدا مال ماست، جعفر طیار از  ماست، مردم شام خیلی ها اینها را نمیدانستند، غافل بودند ، لذا به بهترین وجه رسالت تبیین دین واقعی را ، ارکان مومنین را در شام به نحو احسن انجام داد ، و کاری کرد که مردم شام منقلب بشوند و دیگر بعد از آن حکومت بنی امیه در شام خیلی استقرار واقعی و جدی نداشت و آقا امام سجاد (ع) زنده نگاه داشتن یاد وخاطره کربلا را هم در اذهان به عهده داشت و آن را در اذهان مومنین هر روز زنده نگاه داشت ، هر روز روضه خواند و هر روز اشک ریخت تا مردم کربلا را فراموش نکنند ، چون فراموش کردن کربلا فراموش کردن دین است ، آقا امام سجاد میفرماید : من هر وقت قتلگاه فرزندان فاطمه را به یاد می آورم بغض گلویم را میگیرد و نمیتوانم خودداری بکنم ، خیلی سخت است آدم قتلگاه این چنینی را ببیند و بخواهد خودداری بکند ، میگویند کثیرالبکائین چند نفر هستند ، یکی حضرت نوح (ع) است که خیلی گریه کرد ؛ حضرت یعقوب خیلی گریه کرد ، آقا امام سجاد در روایت دارد چهل سال گریه کرد ، چهل سال روزها روزه گرفت و شبها عبادت کرد و برای آقا امام حسین (ع) اشک ریخت ، وقتی غذا بریشان می آورند این میفرمود : فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد ، آب می آوردند میفرمود : فرزند پیامبر تشنه کشته شد ، این حرف را مدام میفرمود و تکرار میکرد ؛ و گریه میکرد ، تا اینکه اشک های چشمشان داخل غذا میشد ، غذا با اشکشان آمیخته میشد و اشکهایشان با آب مخلوط میشد و میفرمود : این حالت از من مرتفع نمیشود تا اینکه خدا را ملاقات بکنم ، آن زمان است که شاید این حالت از من مرتفع بشود و شکایتم را به درگاه الهی داشته باشم، یک روز غلامش برایشان غذا آورد و بازهم این حالت برایشان پیش آمد و غلام این را فرمود : آیا وقتش نرسیده که بالاخره این گریه و غصه را تمام بکنی؟ حضرت ناراحت شد و فرمود وای بر تو ای غلام ، یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم پیامبر بود ، فرزند و نوه پیامبر بود ، دوازده پسر داشت ، خداوند یک فرزند یعقوب را از چشمانش پنهان کرد در حالی که پیامبر میدانست که فرزندش زنده است ، یعقوب چکار کرد؟ یعقوب از شدت حزن و ناراحتی مولای سرش سفید شد ، پشتش از غصه خم شد ، چشمش از شدت گریه کور شد ، کمرش خم شد ، پسرش زنده بود و میدانست ، ولی من دیدم پدر و برادرم را و 17 نفر از اهل بیتم را  برهنه بر خاک افتادند ، کشته شدند و سربریدند ، چگو نه من محزون نباشم و گری نکنم ؟ و بخواهم این را ترک بکنم؟...

قرائت سوره اخلاص

(خطبه دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم ... عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله ... بندگان خدا شما را و  خودم را سفارش میکنم به تقوای الهی ، قبل از بیان مناسبت ها عرض تسلیت و تعزیت و همچنین آرزوی قبولی طاعات و عبادات دارم محضر تمامی مومنین و عزاداران اهل بیت ، و تقدیر و تشکر دارم از تمامی شما که در این مدت اقامه عزا فرمودید ، ان شاالله این مجالس را ادامه بدهیم تا دهه آخر صفر و رحلت پیامبر گرامی اسلام ، ان شاالله که خداوند به عزت این مجالس عزا همه ما را در قیامت با اهل بیت پیامبر محشور بفرماید ، مناسبت هایی که ما در این هفته داریم روز بزرگداشت شیخ مفید را داریم ، روز شهادت آیت الله سیدحسن مدرس و روز مجلس را داریم که به محضر تمامی مجلسیان این روز را عرض تبریک و تهنیت داریم ، یک خاطره ای را از مرحوم مدرس عرض بکنم که ان شاالله آویزه گوش مجلسیان باشد ، مرحوم مدرس نامه که مینوشت یا روی کاغذ سیگار مینوشت یا روی کاغذ چای، وزیر یک نامه ای نوشته بود برای مرحوم مدرس ، مرحوم مدرس روی کاغذ چای جواب نامه را داده بود ، وزیر ناراحت میوشد که چرا روی کاغذ چای نامه را نوشته است ،  من مسئول نباید از نامه ای که یک شهروند مینویسد ناراحت شوم که کاغذ کوچک است و فلان ، مطلب را ببینم چیست؟ وزیر ناراحت شد و گفت شاید مدرس کاغذ ندارد ، دستور داد چند بسته کاغذ منشی اش برداشت و برد برای مرحوم مدرس و یک نامه هم نوشت خطاب به مرحوم مدرس که این کاعذ ها فرستادم تا نامه هایتان را روی آن بنویسید ، مرحوم مدرس دوباره یک کاغذ سیگار یا چای برداشت و نوشت که اتفاقاً من کاغذ زیاد دارم و چند بسته کاغذ هم برای شما میفرستم ، اما شمت لیاقتت بیشتر از این کاغذ من نبود ، چند بسته کاغذ هم گذاشت و فرستاد برای آقای وزیر، این هویت آقای مدرس زبان زد تاریخ است که حضرت امام فرمود: مدرس یک الگو است و ما باید از مدرس درس بگیریم، هویت و دین و اعتقادش ، وقتی در مجلس رضا شاه از او سوال کرد چه میخواهی از من؟ فرمود میخواهم تو نباشی، او میگوید مرگ بر مدرس و آقای مدرس میگوید مرگ بر رضا شاه، انقدر هویت  و آزادگی را را ما باید از این بزرگانمان یاد بگیریم، ببینیم و یاد بگیریم و سعی کنیم هویتمان از بین نرود ،پاسداری از  نظام و انقلاب ما و انقلاب کربلا هویت میخواهد ، خاموش ها باعث قتل آقا امام حسین شدند ، به گوشه و کنار رفته ها باعث قتل امام حسین(ع) شدند ، هویت را از دست ندهید، نقد کنید ، حرف بزنید ، نترسید و حرف هایتان را بزنید ، مسئولین هم این زمینه را ایجاد بکنند که مردم بیایند و انتقاد بکنند ، مردم ایران با این  هویت این انقلاب را ایجاد کردند و دنیای امروز ما تشنه این هویت است ، این افراد حر هستند که یک روزی یاران امام حسین میشوند ، آدم متدین و مومن کنا برو ، اینها خیلی وقتها باعث ایجاد صحنه هایی مثل کربلا میشوند ، بسیاری از مومنین کوفه بودند که امام حسین را دوست داشتند امام ماندند و امام حسین در کربلا کشته شد بهد از آن فهمیدند که چه اشتباه بزرگی شده و آن دیگر قابل جبران نبود ، اینها را دقت بکنید ، کتاب مرحوم مدرس را بگیرید و مطالعه بکنید ، حرف های ایشان خیلی حرف های زیاد است و واقعا هم درس و عبرت است، ما باید از او یاد بگیریم، سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را در این هفته داریم، در سال 58 قانون اساسی بسیار محکم ،  و قوی و بی نظیر در دنیای امروز با همت بزرگان دین تصویب شد ، به جز مواردی تا الان اصلاحیه نداشته است، بروید قانون اساسی امریکا را نگاه بکنید، شاید 50بار اصلاحیه خورده است ، بروید و بخوانید ، واقعا تاسف بار است و الان ادعای مالکیت جهانی دارد ، قانون اساسی محکم و بدون عیب و قانونی که ما در قانون اساسی داریم ، هر قانونی که مخالف قرآن و  سنت و روایت اهل بیت باشد آن قانون باطل است، لذا کاملا بیمه است و بهترین قانون اساسی دنیا را ما داریم و امیدواریم که ان شاالله قانون درست اجرا بشود ، مشکل قانون ما نداریم
، مشکل جرا داریم که ان شاالله درست میشود ، روز جهانی معلولان را داریم که به محضر همه معلولان عزیز عرض تبریک داریم و آرزوی سلامتی و بهبود را برای همه آنها داریم، هفته بسیج را داشتیم که گذشت مجددا بازهم به محضر تمامی دوستان عزیز و بسیجیان مخلص که همه شما از بسیجیان هستید ، عرض تبریک داریم، بسیج گوشه ای از آن در پایگاه های بسیج است و بقیه در بطن مردم است، و خدمت دوستان عرض میکنم بسیج یک فرهنگ است و ریشه در مکتب عاشورا دارد ، زاییده مکتب عاشوراست ، و این فرهنگ بی نظیر بسیج بود که این انقلاب را خلق کرد و خدمت شما عرض کنم که بسیج یعنی همان آدم های حر، یعنی همان آدم هایی که به روزند و به وقتی که ولایت دعوت بکند لبیک میگویند و در تمام اقشار هم وجود دارند و حضور دارند ، فرهنگ بسیجی فرهنگ مقبول تمام جوامع است و اینطور نیست که یهودیت آن را نشناسد ، یهودیت هم از آن استقبال میکند ، مسیحیت هم از آن استقبال میکند ، یعنی هر فرهنگی را شما مراجعه بکنید این فرهنگی که ایجاد شد در این نظام به برکت انقلاب عاشورا ، مقبولیت جهانی دارد و دنیای امروز ما تشنه فرهنگ بسیجی است و استکبار در دنیای امروز ما فقط از این فرهنگ میترسد ، تمام فشارش که بر ماست به خاطر همین است که بتواند جلوی رشد این فرهنگ را بگیرد ، آمد در سوریه دخالت کرد رفت یک کاری بکند و سوریه را تخریب بکند ، فرهنگ بسیجی در سوریه حضور پیدا کرد و الان صدها هزار نفر بسیجی در سوریه داریم و این بزرگترین معضل برای استکبار شد ، چیزی که نمیخواست بر سرش آمد ،در قصه ی 5+1 و مذاکرات هسته ای اینها همش بهانه است ، او میخواهد این فرهنگ بسیجی را خاموش کند ، همه من و شما ، مسئول و غیر مسئول ، بسیجی و غیر بسیجی ، سپاهی و ارتشی و نیروی انتظامی همه باید خودمان را به این فرهنگ زینت بدهیم ، اگر کسی بسیجی بود همه جا به درد میخورد ، ما تشکر میکنیم از تیم مذاکره کننده ، زحمت کشیدند ، خیلی تلاش کردند ، اما مردم نگراننند و از این نتایج قانع نیستند ، از زحمات دوستان تشکر میکنند ، اما دشمن و مخالف ما و کسی که رقیب ماست در بحث انرژی هسته ای، انقدر شیطنت دارد و انقدر فتنه انگیز است که هیچ زمانی ، هیچ امتیازی به طرف مقابل نداده است ، لذا این را یک پله پایین آمدن میدانند مردم ، امیدواریم که ان شاالله پله بالا رفتتن باشد ، مواظبت باید بکنیم از پیوست های این مذاکرات ، مسئولین ما باید از جلسات بعدی مواظبت بکنند ، آنچه که در این بیانیه آمده نگران کننده است ، امتیاز خاصی هم شامل حال ما در این بیانیه ها نشده ، که بگوییم به عنوان مثال بدهی های ما را برگرداندند ، تحریم ها را برداشته اند ، امتیاز ویژه ای به ما نرسید ، امیدواریم که مسئولین ما دقت بکنند ، شما در سایت های اینترنتی بروید مردم نظر دارند ، مردم نظرات خودشان را مطالعه کنید ، مردم نگرانند ، و میترسند از عواقب این کار ، چون این مردم به هیچ کس باج نداده اند و نمیدهند ، لذا را مسئولیندقت بکنند ، همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند : باید خطوط قرمز را ملاحضه بکنند و اگر امتیازی میدهند حتما امتیاز به درد بخوری بگیرند که مردم مشکلاتشان حل شود ، مردمی که با فرهنگ بسیج سی و چهار ساله شدند ، با این فرهنگ بزرگ شدند ، امیدواریم که خداوند به عزت اهل بیت به هرکسی که تلاش میکند برای این نظام و انقلاب و مردم او را در تمام مسیرها و امورات موفق بدارد .خداوند نظاممان و رهبرمان را برای ما حفظ کند.

قرائت سوره کوثر
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی